پروپوزال مدل بومی برای شکل گیری سیاست های زیست محیطی ایران (docx) 69 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 69 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
6292852971800
و با تشکر از پدر و ما د رم
همآنان که گامی در زندگی برنداشتهام
مگر آن که مشمول دعای خیر آنان بودهام؛
و با تشکر از همسر مهربان و فداکارم به خاطر صبوري و حمايتهاي بيدريغش؛
چکيده فارسي
مدیریت دولتی با توجه به نتایج و منابع، از یک طرف و کنترل فرآیندهای سازمانِ عمومی از طرف دیگر به دنبال یافتن ترکیبی میان تعقل گراییِ مدیریت و تعقل گرایی منافع عمومی است. از بارزترین مصادیق «منفعت عمومی» توجه به ملاحظات زیست محیطی در ارائه خدمات عمومی می باشد. متأسفانه از زمان انقلاب صنعتي، سرعت تخريب محيط زيست افزايش يافت. مرور اخبار دهه 1980 ميلادي درباره محيط زيست کاملاً هشدار دهنده است. در کشور ما ايران نيز محيط زيست به سرعت در حال نابودي است. اين در حالي است که مدل مشخصي براي سياستگذاري زيستمحيطي در کشور وجود ندارد. اين پژوهش کيفي به دنبال کشف الگوي بومي تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور با بهرهگيري از نظريه دادهبنياد است. بدين منظور 16 مصاحبه نيمهساختاريافته تخصصي با خبرگان و 2 مطالعه مستقلّ مجزّا صورت پذيرفته است. تحليل دادهها در فرآيند کدگذاري باز منجر به ظهور 119 مفهوم انتزاعي در قالب 40 مقوله اصلي گرديد. سپس اين مقولات در قالب پارادايم کدگذاري که مبيّن فرآيند کدگذاري محوري است به يکديگر مرتبط شدند. در نهايت 4 قضيه و 11 زير قضيه تئوريک در نتيجه کدگذاري انتخابي بدست آمد. تحليل دادهها بر اساس نظريه دادهبنياد مبيّن آن است که شرايط موجود تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور داراي چند «دوگانگي» بوده و لازم است از طريق به کارگيري الگوي «تدريجيگرايي متعالي» ضمن برطرف نمودن دوگانگيهاي مذکور زمينه تحقّق «هنجارهاي بنيادين» وضع مطلوب فراهم گردد.
واژگان کليدي: خط مشيگذاري عمومي، خط مشيگذاري زيستمحيطي، توسعه پايدار، نظريه دادهبنياد، محيط زيست، الگوي بومي، تدوين خط مشي.
فهرست اجمالي مطالب
فصل اول: طرح وکليات تحقيق PAGEREF _Toc405902550 \h 9، مقدّمه PAGEREF _Toc405902551 \h 10، 1-1- بيان مسئله PAGEREF _Toc405902552 \h 11، 1-2- اهميت و ضرورت موضوع PAGEREF _Toc405902553 \h 14، 1-3- اهداف تحقيق PAGEREF _Toc405902554 \h 16، 1-4- سؤال اصلي PAGEREF _Toc405902555 \h 16، 1-5- سؤالات فرعي PAGEREF _Toc405902556 \h 16، 1-6- فرضيه تحقيق PAGEREF _Toc405902557 \h 16، 1-7- روش تحقيق PAGEREF _Toc405902558 \h 17، 1-8- قلمرو موضوعي، مکاني و زماني تحقيق PAGEREF _Toc405902559 \h 17، 1-9- نقشه راه پژوهش PAGEREF _Toc405902560 \h 18، 1-10- شرح واژه ها و اصطلاحات تحقيق PAGEREF _Toc405902561 \h 20
فصل دوم: مباني نظري پژوهش و ادبيات تحقيق PAGEREF _Toc405902562 \h 23، مقدّمه PAGEREF _Toc405902563 \h 24، 2-1- توسعه پايدار PAGEREF _Toc405902564 \h 25، 2-2- خط مشيگذاري زيستمحيطي PAGEREF _Toc405902565 \h 34، 2-2-5- مطالعات تطبيقي جايگاه (ساختاري) محيط زيست PAGEREF _Toc405902566 \h 66، 2-3- نگرش بومي به خط مشيگذاري زيستمحيطي PAGEREF _Toc405902567 \h 70، 2-4- جمعبندي مباحث ارائه شده در فصل دوم PAGEREF _Toc405902568 \h 101
فصل سوم: روش تحقيق PAGEREF _Toc405902569 \h 102، مقدّمه PAGEREF _Toc405902570 \h 103، 3-2- تعاريف و مفاهيم اصلي روش دادهبنياد PAGEREF _Toc405902571 \h 104، 3-3- فرآيند تجزيه و تحليل روش دادهبنياد PAGEREF _Toc405902572 \h 106، 3-4- قلمرو زماني و مکاني تحقيق PAGEREF _Toc405902573 \h 110، 3-5- جامعه و نمونه تحقيق PAGEREF _Toc405902574 \h 111، 3-6- اجراي روش در پژوهش حاضر PAGEREF _Toc405902575 \h 114، 3-7- اعتبارسنجي نتايج تحقيق PAGEREF _Toc405902576 \h 118
فصل چهارم: تجزيه و تحليل دادهها PAGEREF _Toc405902577 \h 122، مقدّمه PAGEREF _Toc405902578 \h 123، 4-1- تجزيه و تحليل مصاحبهها PAGEREF _Toc405902579 \h 124، 4-2- تشريح «مقولات» بدست آمده در روش داده بنياد PAGEREF _Toc405902580 \h 255، 4-3- کدگذاري محوري PAGEREF _Toc405902581 \h 256، 4-4- دستاورد روش نظريهپردازي دادهبنياد، PAGEREF _Toc405902582 \h 265، 4-5- جمعبندي فصل چهارم PAGEREF _Toc405902583 \h 271
فصل پنجم: جمع بندي، نتيجهگيري و ارائه پيشنهادها PAGEREF _Toc405902584 \h 272، مقدّمه PAGEREF _Toc405902585 \h 273، 5-1- کدگذاري انتخابي (استخراج گزارههاي تئوريک) PAGEREF _Toc405902586 \h 274،5-2- اعتباريابي پژوهش PAGEREF _Toc405902587 \h 303، 5-3- موانع و محدوديتهاي تحقيق PAGEREF _Toc405902588 \h 309، 5-4- ساير دستاوردهاي تحقيق PAGEREF _Toc405902589 \h 310
پيوست ها PAGEREF _Toc405902590 \h 320، الف) سؤالات مصاحبه با خبرگان (مسائل عمومي محيط زيست) PAGEREF _Toc405902591 \h 321، ب) سؤالات مصاحبه با خبرگان (بحران درياچه اروميه) PAGEREF _Toc405902592 \h 322، ج) نمونهاي از يادداشتهاي نظري PAGEREF _Toc405902593 \h 323 کتابنامه PAGEREF _Toc405902594 \h 324
فهرست تفصيلي مطالب
فصل اول: طرح و کليات تحقيق PAGEREF _Toc405903240 \h 9
مقدّمه PAGEREF _Toc405903241 \h 10
1-1- بيان مسئله PAGEREF _Toc405903242 \h 11
1-2- اهميت و ضرورت موضوع PAGEREF _Toc405903243 \h 14
1-2-1- اهميت و وخامت شرايط زيستمحيطي جهان PAGEREF _Toc405903244 \h 14
1-2-2- اهميت و وخامت اوضاع زيست محيطي کشور PAGEREF _Toc405903245 \h 14
1-2-3- اهميت محيط زيست از منظر اسلام PAGEREF _Toc405903246 \h 15
1-3- اهداف تحقيق PAGEREF _Toc405903247 \h 16
1-4- سؤال اصلي PAGEREF _Toc405903248 \h 16
1-5- سؤالات فرعي PAGEREF _Toc405903249 \h 16
1-6- فرضيه تحقيق PAGEREF _Toc405903250 \h 16
1-7- روش تحقيق PAGEREF _Toc405903251 \h 17
1-8- قلمرو موضوعي، مکاني و زماني تحقيق PAGEREF _Toc405903252 \h 17
1-9- نقشه راه پژوهش PAGEREF _Toc405903253 \h 18
1-10- شرح واژهها و اصطلاحات تحقيق PAGEREF _Toc405903254 \h 20
فصل دوم: مباني نظري پژوهش و ادبيات تحقيق PAGEREF _Toc405903255 \h 23
مقدّمه PAGEREF _Toc405903256 \h 24
2-1- توسعه پايدار PAGEREF _Toc405903257 \h 25
2-1-1- بعد اقتصادي توسعه پايدار PAGEREF _Toc405903258 \h 28
2-1-2- بعد اجتماعي توسعه پايدار PAGEREF _Toc405903259 \h 29
2-1-3- بعد زيستمحيطي توسعه پايدار PAGEREF _Toc405903260 \h 31
2-1-4- بعد سياسي توسعه پايدار PAGEREF _Toc405903261 \h 32
2-1-5- جمعبندي مبحث اول از فصل دوم PAGEREF _Toc405903262 \h 33
2-2- خط مشيگذاري زيستمحيطي PAGEREF _Toc405903263 \h 34
2-2-1- تعريف خط مشيگذاري PAGEREF _Toc405903264 \h 35
2-2-1-1- تعريف خط مشيگذاري عمومي PAGEREF _Toc405903265 \h 35
2-2-1-2- تعريف خط مشيگذاري زيستمحيطي PAGEREF _Toc405903266 \h 37
2-2-2- رويکردها، نظريهها و مدلهاي خطمشيگذاري عمومي PAGEREF _Toc405903267 \h 37
2-2-3- بازيگران و گروههاي ذينفع PAGEREF _Toc405903268 \h 47
2-2-4- مرحله تدوين در خط مشيگذاري زيستمحيطي PAGEREF _Toc405903269 \h 54
2-2-5- مطالعات تطبيقي جايگاه (ساختاري) محيط زيست PAGEREF _Toc405903270 \h 66
2-2-6- جمعبندي مبحث دوم از فصل دوم PAGEREF _Toc405903271 \h 68
2-3- نگرش بومي به خط مشيگذاري زيستمحيطي PAGEREF _Toc405903272 \h 70
2-3-1- ارزشهاي برآمده از مباني رويکرد اسلام به محيط زيست PAGEREF _Toc405903273 \h 71
2-3-2- اقتضائات خاص خط مشيگذاري زيستمحيطي در ايران PAGEREF _Toc405903274 \h 85
2-3-3- جمعبندي مبحث سوم از فصل دوم PAGEREF _Toc405903275 \h 101
2-4- جمعبندي مباحث ارائه شده در فصل دوم PAGEREF _Toc405903276 \h 101
فصل سوم: روش تحقيق PAGEREF _Toc405903277 \h 102
مقدّمه PAGEREF _Toc405903278 \h 103
3-1- فلسفه استراتژي نظريه داده بنياد PAGEREF _Toc405903279 \h 103
3-2- تعاريف و مفاهيم اصلي روش دادهبنياد PAGEREF _Toc405903280 \h 104
3-2-1- حساسيت نظري PAGEREF _Toc405903281 \h 105
3-2-2- يادداشت نظري PAGEREF _Toc405903282 \h 105
3-2-3- کفايت نظري PAGEREF _Toc405903283 \h 106
3-3- فرآيند تجزيه و تحليل روش دادهبنياد PAGEREF _Toc405903284 \h 106
3-3-1- کدگذاري باز PAGEREF _Toc405903285 \h 107
3-3-2- کدگذاري محوري PAGEREF _Toc405903286 \h 108
3-3-3- کدگذاري انتخابي PAGEREF _Toc405903287 \h 110
3-4- قلمرو زماني و مکاني تحقيق PAGEREF _Toc405903288 \h 110
3-5- جامعه و نمونه تحقيق PAGEREF _Toc405903289 \h 111
3-6- اجراي روش در پژوهش حاضر PAGEREF _Toc405903290 \h 114
3-6-1- علل به کارگيري روش نظريه دادهبنياد PAGEREF _Toc405903291 \h 114
3-6-2- مکانيزم بوميسازي خروجي تحقيق PAGEREF _Toc405903292 \h 115
3-6-3- ارتباط مراحل روش با سؤالات تحقيق PAGEREF _Toc405903293 \h 117
3-7- اعتبارسنجي نتايج تحقيق PAGEREF _Toc405903294 \h 118
3-7-1- مفاهيم و کليات اعتبارسنجي پژوهش کيفي PAGEREF _Toc405903295 \h 118
3-7-2- روش اعتبارسنجي تحقيق PAGEREF _Toc405903296 \h 119
فصل چهارم: تجز يه و تحليل دادهها PAGEREF _Toc405903297 \h 122
مقدّمه PAGEREF _Toc405903298 \h 123
4-1- تجزيه و تحليل مصاحبهها PAGEREF _Toc405903299 \h 124
4-1-1- مطالعه مورد نخست (A) PAGEREF _Toc405903300 \h 124
4-1-2- مطالعه مورد دوم (B) PAGEREF _Toc405903301 \h 141
4-1-3- مطالعه مورد سوم (C) PAGEREF _Toc405903302 \h 148
4-1-4- مطالعه مورد چهارم (D) PAGEREF _Toc405903303 \h 160
4-1-5- مطالعه مورد پنجم (E) PAGEREF _Toc405903304 \h 167
4-1-6- مطالعه مورد ششم (F) PAGEREF _Toc405903305 \h 175
4-1-7- مطالعه مورد هفتم (G) PAGEREF _Toc405903306 \h 184
4-1-8- مطالعه مورد هشتم (H) PAGEREF _Toc405903307 \h 192
4-1-9- مطالعه مورد نهم (I) PAGEREF _Toc405903308 \h 195
4-1-10- مطالعه مورد دهم (J) PAGEREF _Toc405903309 \h 203
4-1-11- مطالعه مورد يازدهم (K) PAGEREF _Toc405903310 \h 213
4-1-12- مطالعه مورد دوازدهم (L) PAGEREF _Toc405903311 \h 220
4-1-13- مطالعه مورد سيزدهم (M) PAGEREF _Toc405903312 \h 225
4-1-14- مطالعه مورد چهاردهم (N) PAGEREF _Toc405903313 \h 236
4-1-15- مطالعه مورد پانزدهم (O) PAGEREF _Toc405903314 \h 241
4-1-16- مطالعه مورد شانزدهم (P) PAGEREF _Toc405903315 \h 244
4-1-17- مطالعه مورد هفدهم (Q) PAGEREF _Toc405903316 \h 247
4-1-18- مطالعه مورد هيجدهم (R) PAGEREF _Toc405903317 \h 251
4-1-19- تحقّق کفايت نظري PAGEREF _Toc405903318 \h 254
4-2- تشريح «مقولات» بدست آمده در روش داده بنياد PAGEREF _Toc405903319 \h 255
4-3- کدگذاري محوري PAGEREF _Toc405903320 \h 256
4-4- دستاورد روش نظريهپردازي دادهبنياد PAGEREF _Toc405903321 \h 265
4-4-1- پاسخ به سؤالات فرعي تحقيق PAGEREF _Toc405903322 \h 265
4-5- جمعبندي فصل چهارم PAGEREF _Toc405903323 \h 271
فصل پنجم: جمع بندي، نتيجهگيري و ارائه پيشنها دها PAGEREF _Toc405903324 \h 272
مقدّمه PAGEREF _Toc405903325 \h 273
5-1- کدگذاري انتخابي (استخراج گزارههاي تئوريک) PAGEREF _Toc405903326 \h 274
5-1-1- تشريح قضيه «بافت توسعه پايدار» در تدوين PAGEREF _Toc405903327 \h 275
5-1-2- تشريح قضيه «دوگانگيهاي متناقضنما» در تدوين PAGEREF _Toc405903328 \h 281
5-1-3- تشريح قضيه «هنجارهاي بنيادين» وضع مطلوب تدوين PAGEREF _Toc405903329 \h 288
5-1-4- تشريح قضيه «الگوي تدريجيگرايي متعالي» تدوين PAGEREF _Toc405903330 \h 294
5-1-5- جمعبندي مرحله کدگذاري انتخابي تحقيق PAGEREF _Toc405903331 \h 298
5-2- اعتباريابي پژوهش PAGEREF _Toc405903332 \h 303
5-2-1- نوآوري پژوهش در «مفهومسازي» PAGEREF _Toc405903333 \h 304
5-2-2- نوآوري پژوهش در «مقولهبندي» PAGEREF _Toc405903334 \h 305
5-2-3- نوآوري پژوهش در «قضاياي تئوريک» PAGEREF _Toc405903335 \h 308
5-3- موانع و محدوديتهاي تحقيق PAGEREF _Toc405903336 \h 309
5-4- ساير دستاوردهاي تحقيق PAGEREF _Toc405903337 \h 310
5-4-1- پيشنهادات عملي- اجرايي PAGEREF _Toc405903338 \h 312
5-4-2- پيشنهادات علمي- پژوهشي PAGEREF _Toc405903339 \h 318
پيوستها PAGEREF _Toc405903340 \h 320
الف) سؤالات مصاحبه با خبرگان (مسائل عمومي محيط زيست) PAGEREF _Toc405903341 \h 321
ب) سؤالات مصاحبه با خبرگان (بحران درياچه اروميه) PAGEREF _Toc405903342 \h 322
ج) نمونهاي از يادداشتهاي نظري GT PAGEREF _Toc405903343 \h 323
کتابنامه PAGEREF _Toc405903344 \h 324
فهرست شکلها
TOC \h \z \t "Caption;1" شکل شماره 1-1: فرآيند تدوين خط مشيهاي عمومي PAGEREF _Toc406504181 \h 13
شکل شماره 1-2: نمايي کلي از مراحله نقشه راه پژوهش PAGEREF _Toc406504182 \h 20
شکل شماره 2-1: ابعاد توسعه پايدار PAGEREF _Toc406504183 \h 33
شکل شماره 2-2: مثلث آهنين PAGEREF _Toc406504184 \h 49
شکل شماره 2-3: بازيگران مؤثر در خط مشيگذاري عمومي (قليپور، 1388، ص 144) PAGEREF _Toc406504185 \h 50
شکل شماره 2-4: روند شکلگيري سازمان حفاظت از محيط زيست PAGEREF _Toc406504186 \h 86
شکل شماره 2-5: جمعبندي کلّي سه مبحث ارائه شده در مرور مباني نظري PAGEREF _Toc406504187 \h 102
شکل شماره 3-1: فرآيندهاي به هم وابسته جمعآوري، تنظيم و تحليل دادهها در تدوين نظريه داده بنياد PAGEREF _Toc406504188 \h 106
شکل شماره 3-2: سير تطور کدها تا تئوري در نظريه داده بنياد PAGEREF _Toc406504189 \h 107
شکل شماره 3-3: کدگذاري باز: وروديها، فرآيند و خروجيها PAGEREF _Toc406504190 \h 107
شکل شماره 3-4: کدگذاري محوري: وروديها، فرآيند و خروجيها PAGEREF _Toc406504191 \h 109
شکل شماره 3-5: کدگذاري انتخابي: وروديها، فرآيند و خروجيها PAGEREF _Toc406504192 \h 110
شکل شماره 3-6: حرکت رفت و برگشتي جمعآوري و تحليل دادهها براي دستيابي به کفايت مقولهها PAGEREF _Toc406504193 \h 119
شکل شماره 4-1: ظهور سه مقوله اصلي نخست PAGEREF _Toc406504194 \h 258
شکل شماره 4-2: ظهور مقوله چهار مقوله اصلي دوم PAGEREF _Toc406504195 \h 259
شکل شماره 4-3: ظهور چهار مقوله اصلي سوم PAGEREF _Toc406504196 \h 260
شکل شماره 4-4: ظهور چهار مقوله اصلي چهارم PAGEREF _Toc406504197 \h 261
شکل 4-5: پارادايم کدگذاري محوري تحقيق PAGEREF _Toc406504198 \h 263
شکل 4-6: سير تطوّر نکات کليدي تا مقولات اصلي در تحقيق PAGEREF _Toc406504199 \h 271
شکل شماره 5-1: تناظر سلسله مراتب نيازهاي فردي و اجتماعي در نگاه به محيط زيست PAGEREF _Toc406504200 \h 293
شکل شماره 5-2: جمعبندي سير تکميل يافتههاي تحقيق با استفاده از روش دادهبنياد PAGEREF _Toc406504201 \h 299
شکل شماره 5-3: نمونهاي از سير تدريجي تحقّق الگوي تدريجيگرايي متعالي PAGEREF _Toc406504202 \h 301
شکل شماره 5-4: جمعبندي «کدگذاري انتخابي» پژوهش (قضاياي تئوريک) PAGEREF _Toc406504203 \h 302
شکل شماره 5-5: ارتباط نتايج کدگذاري محوري و انتخابي PAGEREF _Toc406504204 \h 303
فهرست جداول و نمودارها
TOC \h \z \t "جداول و نمودارها;1" جدول شماره 2-1: موانع موجود براي نگهداري نظام مديريت محيط زيستي PAGEREF _Toc405904029 \h 30
جدول شماره 2-2: مقايسه نظريات خط مشيگذاري عمومي PAGEREF _Toc405904030 \h 42
جدول شماره 2-3: ويژگيهاي کانون ارزش ذاتي اسلامي و کانونهاي رايج در اخلاق زيستمحيطي PAGEREF _Toc405904031 \h 43
جدول شماره 2-4: مراحل فرآيند خط مشيگذاري از منظر صاحبنظران PAGEREF _Toc405904032 \h 45
جدول شماره 2-5: ساختار زير سيستمهاي خط مشي PAGEREF _Toc405904033 \h 51
جدول شماره 2-6 : تناظر فرآيند خط مشيگذاري عمومي و فرآيند حل مسئله PAGEREF _Toc405904034 \h 54
جدول شماره 2-7: گونهشناسي کلي کالاها و خدمات PAGEREF _Toc405904036 \h 56
جدول شماره 2-8: ابعاد مؤثر بر عوامل پيشران خط مشي عمومي PAGEREF _Toc405904037 \h 57
نمودار شماره 2-1: چرخه حيات مسئله و استراتژيهاي مواجهه با آن PAGEREF _Toc405904038 \h 58
جدول شماره 2-9: دو تقسيمبندي حائز اهميت براي انواع دستور کار خط مشي PAGEREF _Toc405904039 \h 60
جدول شماره 2-10: سازندگان دستور کار خط مشي عمومي PAGEREF _Toc405904040 \h 61
جدول شماره 2-11: شيوههاي دستور کارگذاري از نظر هاولت و رامش PAGEREF _Toc405904041 \h 62
جدول شماره 2-12: سبکهاي تصميمگيري در انتخاب نهايي خط مشي عمومي PAGEREF _Toc405904042 \h 63
جدول شماره 2-13: مقايسه تطبيقي- نهادي جايگاه محيط زيست در کشورهاي مختلف PAGEREF _Toc405904043 \h 67
جدول شماره 2-14: جمعبندي نظريات، رويکردها و مدلهاي خط مشيگذاري عمومي PAGEREF _Toc405904044 \h 68
جدول شماره 2-15: جمعبندي انواع بازيگران تأثيرگذار بر حوزه خط مشيگذاري عمومي PAGEREF _Toc405904045 \h 68
جدول شماره 2-16: جمعبندي گامهاي مرحله تدوين خط مشي عمومي PAGEREF _Toc405904046 \h 69
نمودار شماره 2-2: ضريب موفقيت خط مشي با توجه به ميزان همسويي آن با فرهنگ و ارزشها PAGEREF _Toc405904047 \h 70
جدول شماره 2-17: مقايسه ردّ پاي اکولوژيک و ظرفيت زيستمحيطي در چند کشور جهان PAGEREF _Toc405904048 \h 90
جدول شماره 2-18: مقايسه بودجهاي برنامههاي زيستمحيطي در برنامههاي توسعه کشور PAGEREF _Toc405904049 \h 99
جدول شماره 2-19: خلاصهاي از سير تطوّر موضوع محيط زيست در برنامههاي توسعه PAGEREF _Toc405904050 \h 100
جدول 3-1: پراکنش کلّي مصاحبه شوندگان تحقیق با توجه به معيارهاي خبرگي PAGEREF _Toc405904051 \h 112
جدول شماره 3-2: پراکنش دقيق مصاحبه شوندگان با توجّه به مسئوليت اجرايي PAGEREF _Toc405904052 \h 113
جدول شماره 3-3: راهکارهاي بوميسازي خروجي پژوهش PAGEREF _Toc405904053 \h 115
جدول شماره 3-4: تدابير اتخاذ شده جهت «بوميسازي» خروجي نهايي پژوهش PAGEREF _Toc405904054 \h 117
جدول شماره3-5: روشها و ابزارهاي روش دادهبنياد، متناسب با سؤالهاي اصلي و فرعي تحقيق PAGEREF _Toc405904055 \h 117
جدول 4-1: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد A PAGEREF _Toc405904056 \h 125
جدول 4-2: شکلگیری مفاهیم از کدهای مطالعه مورد A PAGEREF _Toc405904057 \h 135
جدول4-3: شکلگيري مقولات از مفاهيم مصاحبه A PAGEREF _Toc405904058 \h 137
جدول 4-4: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد B PAGEREF _Toc405904059 \h 141
جدول 4-5: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد دوم (B) PAGEREF _Toc405904060 \h 145
جدول4-6: شکلگيري مقوله از مفاهيم مصاحبه B PAGEREF _Toc405904061 \h 146
جدول4-7: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه B PAGEREF _Toc405904062 \h 146
جدول 4-8: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد C PAGEREF _Toc405904063 \h 148
جدول 4-9: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد سوم (C) PAGEREF _Toc405904064 \h 155
جدول4-10: شکلگيري مقولات از مفاهيم مصاحبه C PAGEREF _Toc405904065 \h 157
جدول4-11: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه C PAGEREF _Toc405904066 \h 158
جدول 4-12: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد D PAGEREF _Toc405904067 \h 160
جدول 4-13: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد چهارم (D) PAGEREF _Toc405904068 \h 165
جدول4-14: تکميل مقولات از مفاهيم مطالعه مستقلّ D PAGEREF _Toc405904069 \h 166
جدول 4-15: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد E PAGEREF _Toc405904070 \h 167
جدول 4-16: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد پنجم (E) PAGEREF _Toc405904071 \h 172
جدول4-17: شکلگيري مقولات از مفاهيم مطالعه مستقلّ E PAGEREF _Toc405904072 \h 173
جدول4-18: تکميل مقولات از مفاهيم مطالعه مستقلّ E PAGEREF _Toc405904073 \h 174
جدول 4-19: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد F PAGEREF _Toc405904074 \h 175
جدول 4-20: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد ششم (F) PAGEREF _Toc405904075 \h 181
جدول4-21: شکلگيري مقوله از مفاهيم مصاحبه F PAGEREF _Toc405904076 \h 182
جدول4-22: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه F PAGEREF _Toc405904077 \h 183
جدول 4-23: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد G PAGEREF _Toc405904078 \h 184
جدول 4-24: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد هفتم (G) PAGEREF _Toc405904079 \h 189
جدول4-25: شکلگيري مقوله از مفاهيم مصاحبه G PAGEREF _Toc405904080 \h 191
جدول4-26: تکميل مقوله اول از مفاهيم مصاحبه G PAGEREF _Toc405904081 \h 191
جدول 4-27: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد H PAGEREF _Toc405904082 \h 192
جدول 4-28: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد هشتم (H) PAGEREF _Toc405904083 \h 194
جدول4-29: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه H PAGEREF _Toc405904084 \h 194
جدول 4-30: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد J PAGEREF _Toc405904085 \h 195
جدول 4-31: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد نهم (I) PAGEREF _Toc405904086 \h 200
جدول4-32: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه I PAGEREF _Toc405904087 \h 201
جدول 4-33: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد J PAGEREF _Toc405904088 \h 203
جدول 4-34: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد دهم (J) PAGEREF _Toc405904089 \h 210
جدول4-35: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه J PAGEREF _Toc405904090 \h 212
جدول 4-36: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد K PAGEREF _Toc405904091 \h 213
جدول 4-37: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد يازدهم (K) PAGEREF _Toc405904092 \h 217
جدول4-38: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه K PAGEREF _Toc405904093 \h 219
جدول 4-39: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد L PAGEREF _Toc405904094 \h 220
جدول 4-40: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد دوازدهم (L) PAGEREF _Toc405904095 \h 223
جدول4-41: تکميل مقوله از مفاهيم مصاحبه L PAGEREF _Toc405904096 \h 224
جدول 4-42: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد M PAGEREF _Toc405904097 \h 225
جدول 4-43: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد سيزدهم (M) PAGEREF _Toc405904098 \h 231
جدول 4-44: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه M PAGEREF _Toc405904099 \h 233
جدول 4-45: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد N PAGEREF _Toc405904100 \h 236
جدول 4-46: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد چهاردهم (N) PAGEREF _Toc405904101 \h 239
جدول4-47: تکميل مقولات از مفاهيم مصاحبه N PAGEREF _Toc405904102 \h 240
جدول 4-48: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد O PAGEREF _Toc405904103 \h 241
جدول 4-49: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد پانزدهم (O) PAGEREF _Toc405904104 \h 243
جدول 4-50: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد P PAGEREF _Toc405904105 \h 244
جدول 4-51: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد شانزدهم (P) PAGEREF _Toc405904106 \h 246
جدول 4-52: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد Q PAGEREF _Toc405904107 \h 247
جدول 4-53: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد هفدهم (Q) PAGEREF _Toc405904108 \h 249
جدول 4-54: نکات کلیدی و کدگذاری باز، مطالعه مورد R PAGEREF _Toc405904109 \h 251
جدول 4-55: مفاهيم شکل گرفته از کدهاي مصاحبهي مورد هيجدهم (R) PAGEREF _Toc405904110 \h 253
جدول شماره 4-56: فرآيند ظهور مفاهيم و مقولات تا مرز کفايت نظري PAGEREF _Toc405904111 \h 254
جدول 4-57: عناوين مقولات (فرعي) ظهور يافته در جريان تحقيق PAGEREF _Toc405904112 \h 257
جدول 4-58: ارتباط ميان مقولات اصلي و مقولات فرعي PAGEREF _Toc405904113 \h 262
جدول شماره 4-59: پاسخ به سؤال فرعي نخست PAGEREF _Toc405904114 \h 265
جدول شماره 4-60: پاسخ به سؤال فرعي دوم PAGEREF _Toc405904115 \h 266
جدول شماره 4-61: بازيگران مؤثر خط مشيگذاري زيستمحيطي کشور PAGEREF _Toc405904116 \h 267
جدول شماره 4-62: پاسخ به سؤال فرعي سوم PAGEREF _Toc405904117 \h 268
جدول شماره 4-63: انواع دستهبندي مسائل زيستمحيطي کشور PAGEREF _Toc405904118 \h 269
جدول شماره 4-64: پاسخ به سؤال فرعي چهارم PAGEREF _Toc405904119 \h 270
جدول شماره 4-65: عناوين دقيقتر اسناد بالادستي حاکم بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي PAGEREF _Toc405904120 \h 271
جدول شماره 5-1: مفاهيم، مقولات فرعي و اصلي شکلدهنده قضيه تئوريک «بافت توسعه پايدار» PAGEREF _Toc405904121 \h 277
جدول شماره 5-2: مفاهيم، مقولات فرعي و اصلي شکلدهنده قضيه تئوريک «دوگانگيهاي متناقضنما» PAGEREF _Toc405904122 \h 281
جدول شماره 5-3: مفاهيم، مقولات فرعي و اصلي شکلدهنده قضيه تئوريک «هنجارهاي بنيادين» PAGEREF _Toc405904123 \h 288
جدول شماره 5-4: مفاهيم، مقولات فرعي و اصلي شکلدهنده قضيه تئوريک «الگوي تدريجيگرايي متعالي» PAGEREF _Toc405904124 \h 295
جدول شماره 5-5: دستهبندي قضايا و زيرقضاياي شکل گرفته در فرآيند «کدگذاري انتخابي» PAGEREF _Toc405904125 \h 300
جدول شماره 5-6: تفکيک قضايا و زيرقضاياي تئوريک تحقيق بر حسب دادهها و منابع شکل دهنده PAGEREF _Toc405904126 \h 300
جدول شماره 5-7: نوآوريهاي پژوهش در سطح «مفهومسازي» حاصل از «کدگذاري باز» PAGEREF _Toc405904128 \h 305
جدول شماره 5-8: نوآوري پژوهش در سطح «مقولهبندي» مفاهيم PAGEREF _Toc405904129 \h 306
جدول شماره 5-9: نوآوري پژوهش در سطح خلق قضاياي تئوريک (نظريهپردازي) PAGEREF _Toc405904130 \h 309
جدول شماره 5-10: مفاهيم ناظر به فرصتهاي آتي تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي PAGEREF _Toc405904131 \h 310
جدول شماره 5-11: مفاهيم ناظر به آسيبهاي موجود تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي PAGEREF _Toc405904132 \h 312
فصل اول: طر ح و کليات تحقيق
مقدّمه
يکي از وظايف پژوهشگران علوم مديريتي، رصد مشکلات جامعه به صورت عيني به منظور حلّ مسائل دنياي واقع و ارائه «راه حل»هاي متناسب به مديران و سياستگذران جهت حلّ آن مسائل است. اتفاقاً چنين هدفي به طور خاص در علوم خط مشيگذاري عمومي (سياستگذاري عمومي) دنبال ميشود. به طور ساده ميتوان گفت سياست يا خط مشي عمومی اصول و موازينی است كه بوسيله مراجع ذيربط در هر جامعه وضع شده و به عنوان الگو و راهنما، اقدامات و فعاليتهای جامعه را رهبری میكند. يکي از اين اقدامات مهمّ عرصه اجتماعي، مباحث مربوط به مسائل، نيازها و راهحلهاي محيط زيستي که آحاد جامعه را تحت تأثير خود قرار ميدهد.
موضوع خط مشيگذاري يا سياستگذاري زيست محيطي از موضوعات اساسي مورد بحث در ادبيات خط مشيگذاري عمومي محسوب ميشود. اين موضوع به ويژه در سالهاي اخير (پس از دهه 1970 ميلادي) و گسترش بحرانهاي زيست محيطي در سرتاسر جهان بيش از پيش مورد توجه دولتمردان کشورهاي توسعهيافته و برخي کشورهاي در حال توسعه قرار گرفت. از سوي ديگر پژوهشگر معتقد است موضوعات «نظريِ محض» در حوزه خط مشيگذاري عمومي مطابق با محتوا و ماهيت اين رشته- که ماهيتي کاربردي و مسئله محور دارد- داراي اولويت نبوده و پرداختن به موضوعات و «مسائل عموميِ» کشور، کاربردي شدن مطالعات عرصه خط مشيگذاري عمومي را موجب خواهد شد.
رساله حاضر مشابه عموم رسالههاي دکتري رشته مديريت در پنج فصل تنظيم شده است. در فصل نخست کلیات تحقیق شامل مسئله تحقیق، اهمیت و ضرورت موضوع، اهداف و سوالات تحقیق، قلمرو زمانی و مکانی و واژه های عملیاتی تحقیق تشریح می شوند. البته کلیاتی در مورد روش تحقیق نیز ذکر شده که شرح بیشتر آن در فصل سوم ارائه خواهد شد. هدف نگارنده از نگارش فصل حاضر، ارائه شمای کلی پژوهش و مشخص کردن چارچوب، نقشه راه و اصول کلی تحقیق می باشد.
1-1- بيان مسئله
مرور اخبار دهه 1980 ميلادي درباره محيط زيست کاملاً هشدار دهنده است. در طي اين دهه جامعه علمي جهاني به صورت متوالي و پي در پي اقدام به انتشار مطالب جديدي نمودند که حاکي از وجود مسائل عمده زيست محيطي در سطح جهان بوده است. انعکاس مسائل زيست محيطي در اين سطح براي بسياري غيرمنتظره بود. (Shafritz, 2008, p228) در حال حاضر جريانهايي در سراسر جهان وجود دارند که خطري جدّي براي محيط زيست به شمار ميآيند. برخي از مهمترين اين جريانها به اختصار عبارتند از: (زاهدي، 1389، ص 9-8)
روند فزآينده رشد جمعيت: با در نظر گرفتن نرخ رشد کنوني جمعيت در نقاط مختلف جهان، تا پايان قرن بيست و يکم جمعيت جهان احتمالاً به حدود چهارده ميليارد نفر خواهد رسيد.
بيثباتي و آلودگي شديد کره زمين: خطرهاي ناشي از تأثيرات گازهاي گلخانهاي، از دست دادن لايه اُزن، بارانهاي اسيدي و آلودگيهاي شيميايي، جملگي سبب آلودگي شديد کره خاکي شدهاند.
کاهش قدرت زايندگي خاک به دليل آلودگيهاي زيست محيطي: هم اکنون، زمين در مقابل کودهاي شيميايي، کمتر واکنش مساعد نشان ميدهد و ديگر نخواهد توانست به تقاضاي روزافزون انسانها براي مواد غذايي که ناشي از رشد بيرويه جمعيت است پاسخ دهد.
روند کاهشي ذخيره آبهاي زيرزميني و ذخاير غذايي اقيانوسها: کمبود آب و مواد غذايي فاجعهاي است که بشر را تهديد ميکند؛ ضمن آنکه بيش از يک پنجم جمعيت جهان زير خط فقر قرار دارند.
براي کاهش اين نگراني که بسيار بجا و به مورد است، ضرورت خط مشيگذاري زيربنايي دولتمردان کشورها براي بهبود مسائل زيستمحيطي در راستاي تحقق توسعه پايدار احساس ميشود. فارغ از وضعيت بحراني زيستمحيطي در عرصه جهاني، وضعيت کنوني محيط زيست کشور نيز مطابق با شاخصهاي جهاني غيرمطلوب و بعضاً خطر آفرين گزارش شده است. اعلام شاخص جهاني عملکرد زيست محيطي سال 2012 که از سوي دانشگاه ييل منتشر شد، نشان داد که هشدارهاي کارشناسان محيط زيست را بايد جدّي گرفت. بر اساس گزارش شاخص عملکردي محيط زيست EPI ، ايران بين 132 کشور جهان با کسب نمره 73/42 در مقام 114 قرار گرفته است. ايران در سال 2010 با کسب نمره 60 در مقام 78 جهان و در سال 2008 ميلادي با نمره 9/76 در رتبه 67 جهان قرار داشته است. نکته قابل توجه آن است که هيچ کشوري در بين دو اندازهگيري متوالي بيش از 30 پله تنزل نکرده اما ايران در اندازهگيري اخير 36 پله تنزل داشته است. چنين وخامتي در شرايط زيستمحيطي را در حالي شاهد هستيم که در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، توجه به «محيط زيست» از جايگاه ويژهاي برخوردار بوده و يک اصل مستقل را به خود اختصاص داده است:
در جمهوري اسلامي، حفاظت از محيط زيست که نسل امروز و نسلهاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقّي ميگردد؛ از اين رو فعاليتهاي اقتصادي و غير آن که با آلودگي محيط زيست يا تخريب غير قابل جبران آن ملازمه پيدا کند ممنوع است. (قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل پنجاهم)
اما متأسفانه عدم تعبير و تفسير اين اصل در قالب سياستهاي خُرد و خط مشيهاي جزئيتر، عملاً عدم اجراي آن را به دنبال داشته است. علاوه بر اين جستجوي تحقيقات انجام شده خط مشيگذاري زيستمحيطي در ايران تقريباً بدون نتيجه بوده، در حالي که خط مشيهاي زيست محيطي همواره يکي از متغيرهاي مورد علاقه دانشمندان علوم سياسي و نيز تحليلگران خط مشيگذاري ساير کشورها (به ويژه کشورهاي توسعه يافته) بوده است. برخي از مطالعات صورت گرفته در اين زمينه حاکي از تأثير حائز اهميت مؤلفههاي فرهنگي و سياسي بر خط مشيها است. (Farazmand, 2009, p.220) از سوي ديگر يکي از نيازهاي ضروري پژوهشهاي خط مشيگذاري عمومي کشور، انجام پژوهشهاي موضوع محور است، به طوري که ميتوان گفت چنين تحقيقاتي نسبت به پژوهشهاي صرفاً نظري (فارغ از موضوعات و مسائل عمومي کشور) اولويت بيشتري دارند.
کانون تمرکز پژوهش حاضر از ميان مراحل خط مشيگذاري زيستمحيطي، مرحله «تدوين خط مشي» است. البته اين به هيچ وجه به معني ناديده انگاشتن ملاحظات اجرايي در مرحله تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي نيست. چنانچه «تدوين خط مشي زيستمحيطي» را به عنوان يک سيستم در نظر بگيريم، مسائل زيستمحيطي وروديهاي اين سيستم خواهند بود چرا که مطابق با نظر هاولت، خط مشيگذاري يک فرآيند «هدف- محور» است و هدف غايي در آن «حلّ مسئله عمومي» است. (Hawlett and Ramesh, 2009, p4) بنابراين ميتوان خط مشيگذاري را يک فرآيند «مسئله-محور» دانست. مطابق با طبقهبندي کلّي مسائل زيستمحيطي، ميتوان آنها را در سه بخش «مسائل ناشي از آلودگي آب»، «مسائل ناشي از آلودگي هوا» و «مسائل ناشي از آلودگي خاک» طبقهبندي نمود. اين مسائل تحت تأثير شرايط محيطي و اکوسيستمي هر کشور، از کشوري به کشور ديگر متفاوت است. در مرحله پردازش، بر اساس ماهيت مسائل و ساير شرايط محيطي خط مشي زيستمحيطي تدوين شده و به عنوان خروجي سيستم، وارد نظام بعدي که همان «سيستم اجراي خط مشي» باشد ميگردد.
25844563500مسائل زيست محيطيفرآيند خط مشيگذاري (هاولت)دستورکارگذاري- شکلگيري خط مشي- تصميمگيريخط مشيهاي زيست محيطي00مسائل زيست محيطيفرآيند خط مشيگذاري (هاولت)دستورکارگذاري- شکلگيري خط مشي- تصميمگيريخط مشيهاي زيست محيطي
شکل شماره 1-1: فرآيند تدوين خط مشيهاي عمومي
و اما ضرورت طراحي مدل «بومي» در اين زمينه را ميتوان از دو جنبه مورد بررسي قرار داد:
شرايط اقليمي (اکوسيستمي) و سياستي متفاوت و به تبع آن نوع مسائل زيست محيطي متفاوت کشور با ساير کشورها: خط مشيگذاري بر پايه مسائل عمومي، شکل ميگيرند. يکي از عمدهترين مسائل عمومي، مسائل زيستمحيطي است که نوع آن با توجه به شرايط اکوسيستمي هر کشور متفاوت با ساير نقاط جهان خواهد بود. ضمن آنکه بر اساس تعاريف ارائه شده براي مفهوم «توسعه پايدار»، پايداري توسعه تحت تأثير محدوديتهاي ناشي از وضعيت اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي هر کشور بوده و از کشوري به کشور ديگر متفاوت ميباشد. علاوه بر اين نوع بازيگران، نهادها و قواي تأثيرگذار و نيز چگونگي و ميزان ايفاي نقش آنها بر فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي هر کشور با توجه به قانون اساسي و شرايط حاکميتي خاص آن کشور با ساير کشورها متفاوت بوده که تدبير ملاحظات منحصربه فردي را براي خط مشيگذاري زيستمحيطي ميطلبد.
ماهيت ارزش- محور خط مشيها: علوم خط مشيگذاري را ميبايست به لحاظ محتوا و نيز مدّ نظر قرار دادن ارزشهاي انساني درون آن، ماهيتاً علوم هنجاري دانست. به تعبير لاسول «رويکرد علوم خط مشيگذاري به وضوح اهداف مبتني بر ارزشها را به شکل قابل ملاحظهاي در خود به کار ميبرد.» لاسول و کاپلان (1951) يکپارچگي آگاهانه ارزشهاي برآمده از ارتباطات ميانفردي را به عنوان مبناي تعريف علوم خط مشيگذاري ارائه ميکنند. ديدگاه لاسول به خط مشيگذاري ديدگاهي چندوجهي بوده و ماهيتي مسئلهگرا دارد. از منظر وي بايد به هنجارها و ارزشها توجه کنيم. لاسول تأکيد ميکند ديدگاه نظري و کاربردي بايد با يکديگر ترکيب شوند. پيش از آن چنين مطرح بود که خط مشي بايد عاري از ارزشها بوده و ديدگاه عقلانيت ابزاري حاکم بر آن باشد. (Deleon and Overman, 2008, p418) مطابق با اين رويکرد، به کارگيري خط مشيهاي واحد در بسترهاي فرهنگي و ارزشي متفاوت، بدون در نظر گرفتن اين زمينهها توفيق چنداني نخواهد داشت. چنين خط مشيهايي عموماً در مرحله اجرا با شکست روبرو ميشوند.
بنابراين، تحقيق حاضر به دنبال پر کردن خلأ پژوهشي موجود در زمينه خط مشيگذاري زيستمحيطي کشور و طرّاحي مدل (الگوي) بومي تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي با در نظر گرفتن دو الزامِ فوقالذّکر است.
1-2- اهميت و ضرورت موضوع
1-2-1- اهميت و وخامت شرايط زيستمحيطي جهان
بحرانهاي زيست محيطي کل نظام طبيعت را تهديد ميکنند. تخريب محيط زيست از طريق افزايش مصرف انرژي در جهان، انقراض گونهها و نابودي جنگلها در حالي صورت ميپذيرد که بحث کنوني بسياري از کنوانسيونها، مجامع و آژانسهاي بينالمللي و ملي در سراسر دنيا در زمينه محيط زيست و پايداري است و بسياري از موافقتنامههاي جهاني و تعهدات دولتي به ارائه استراتژيها و راهکارهايي در حل مسائل محيطي اختصاص يافتهاند. توجه به اخبار در طي دهه 1980 ميتوانست هشدار دهنده باشد. در طي اين دهه جامعه علمي جهان سدّ مربوط به رخدادهاي جديد را که پيشتر مانع آشکار شدن وجود مسائل زيستمحيطي شد، از ميان برداشت. به دليل وجود چنين مسائلي است که از پنجاه سال پيش تا کنون بيش از 180 اجلاس توسط مجامع بينالمللي برگزار شده است و ميتوان گفت که کمتر جلسهاي- حتي جلسات سياسي- بين سران يا وزراي خارجي کشورهاي جهان برگزار ميشود که مسئله محيط زيست به مناسبتي جزء دستور کار نباشد. تا کنون 280 معاهده، موافقتنامه و پروتکل بينالمللي درباره حفاظت از محيط زيست تصويب شده که ايران به 18 معاهده از اين معاهدات با تصويب مجلس شوراي اسلامي ملحق شده است. (بهرامي، 1388، ص98)
1-2-2- اهميت و وخامت اوضاع زيست محيطي کشور
الف) اسناد سازمان برنامه و بودجه: بررسي وضعيت محيطي کشور نشان ميدهد در حال حاضر کشور ما به خصوص در کلانشهرها با مشکلات زيستمحيطي رو به روست که بسياري از آنها تبديل به بحرانهاي ملي شده است. (سازمان برنامه و بودجه، 1378، ص 606). از جمله اين مسائل ميتوان به ظهور و فراگيري پديده «گسترش حومهاي» به ويژه در کلانشهرها اشاره نمود. بسياري از قوانين و مقررات وضع شده جهت حفاظت از محيط زيست و بهبود وضعيت زيستمحيطي به فراموشي سپرده شده است و يا به طور ناقص و نارسا اجرا ميگردد (همان، ص 482؛ معمارزاده و شکري، 1385، ص3)
ب) اسناد سازمان حفاظت از محيط زيست: با توجه به اينکه طيّ ساليان اخير، ساماندهي و اجراي قوانين زيست محيطي بسيار ضعيف صورت گرفته و متناسب با شدّت مسائل و مشکلات بيشمار زيست محيطي که برخي از آنها به مرحله حاد رسيده و به عنوان بحرانهاي محيط زيست، تهديدي جدّي براي سلامت جامعه ما محسوب ميشوند، توسعه و تقويت نيافته است؛ در صورت ادامه اين روند خسارات و ضايعات غيرقابل جبران به محيط زيست کشور وارد خواهد شد. (سازمان حفاظت محيط زيست، 1377، ص41؛ معمارزاده و شکري، 1385، ص3) همانطور که مشاهده ميشود اسناد بررسي شده بيانگر شرايط زيستمحيطي کشور در بيش از يک دهه گذشته است؛ حال آنکه مسائل و مشکلات زيستمحيطي طي اين سالها به شکل فزايندهاي رشد کرده است.
امروزه رژيم حقوقي مسئوليت مدني زيستمحيطي بدون توجه به ويژگيهاي خاص خسارات زيستمحيطي و همچنين اهميت اين حوزه از مباني ضعيفي تبعيت مينمايد، به گونهاي که در حوزههاي تقنين، قضا، اجرا و سياستگذاري در اين زمينه با مشکلات بنيادين مواجه هستيم. (فهيمي و مشهدي، 1389، ص 326)
1-2-3- اهميت محيط زيست از منظر اسلام
موضوع محيط زيست و توجه به آن از جمله ابعاد کليدي در توصيههاي انبياي الهي محسوب ميشود. در دين حنيف الهي که در طول تاريخ به شريعتهاي متنوّع براي انبياي الهي تجلّي مييافت، شناخت اصول زيست محيطي و تحصيل آن و پرهيز از تخريب محيط زيست و سعي براي سالمسازي آن، از بارزترين حقوق انساني و نيز از روشنترين تکاليف بشري به شمار ميآيد؛ تا نشاط جامعه همراه با سلامت آن و خرّمي افراد همراه با صحّت آنان تضمين شود. هدف از ارتباط با طبيعت در اسلام، بهرهوري صرف از آن نيست بلکه تفکر اسلامي منادي «تداوم کمال» همه موجودات است. اسلام به جهان آفرينش به عنوان طبيعت نمينگرد بلکه آن را خلقت الهي ميبيند، آن گاه به رابطه خلقت با انسان به خوبي پي ميبرد که خداوند جهان را براي انسان آفريد و از طرف ديگر انسان را مسئول حفظ محيط زيست نمود و فرمود بين اعمال انسان و رخدادهاي جهان ارتباط وجود دارد: «و لو أنّ القري آمنوا و اتّقوا لفتحنا عليهم برکاتٍ من السماء و الأرض» انسان موجودي جداي از آفرينش نيست، همچنان که رخدادهاي طبيعي در اعمال و انديشه انسان مؤثر است، اعمال، اخلاق، اعتقادات و انديشه انسان نيز در محيط زيست مؤثر خواهد بود. (جوادي آملي، 1386، ص 108) پيام قرآن کريم درباره ناسپاسان زيست محيطي و فاقدان فرهنگ صيانت محيط زيست اين است: «ظَهَر الفَسادُ في البرِّ و البحر بِمَا کَسَبَت أيدِي النّاس ليذيقَهُم بَعض الّذي عَملوا لَعلّهم يرجِعون» (روم، 41) آنچه از دستور سپهري و فرمان آسماني بر ميآيد، اين است که تابلوي زيباي آفرينش، «امانت الهي» به دست بشر است. (همان، ص23) توجه و تأکيد دين مبين اسلام به صيانت از محيط زيست بر اهميت موضوع خط مشيگذاري کلان و اثربخش در اين زمينه افزوده و ماهيت ارزش- محور خط مشيگذاري زيستمحيطي در کشور را بيش از پيش مشخّص ميسازد.
1-3- اهداف تحقيق
هدف اصلي:
طراحي الگوي بومي تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور.
اهداف فرعي:
شناسايي عوامل مؤثر بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور.
شناسايي انواع بازيگران تأثير گذار بر فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور.
شناسايي مراحل، ويژگيها و شرايط فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور.
شناسايي ابرخط مشيهاي حاکم بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور.
1-4- سؤال اصلي
الگوي بومي تدوين خط مشيهاي زيست محيطي در ايران چيست؟
1-5- سؤالات فرعي
عوامل مؤثر بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي در کشور کدامند؟
بازيگران مؤثر در تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور کدام است؟
فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور چگونه است؟
ابرخط مشيهاي حاکم بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور چيست؟
1-6- فرضيه تحقيق
با توجه به «اکتشافي» بودن تحقيق حاضر، لذا فرضيهاي متناسب با سؤال اصلي قابل طرح نيست.
1-7- روش تحقيق
استراتژي تحقيق در اين پژوهش، با توجه به رويکرد پژوهش کيفي انتخاب شده است. از آنجا که تحقيق حاضر به لحاظ هدف از نوع اکتشافي است لذا استراتژي اصلي در به کارگيري رويکرد پژوهش کيفي، استفاده از روش «نظريه داده بنياد» ميباشد. «مصاحبههاي تخصصي نيمه ساختار يافته» و «اسناد و مدارک» و دو ابزار گردآوري اطلاعات در روش مذکور خواهد بود. از اين روش به منظور جمعآوري و تحليل دادههاي مستخرج از مصاحبههاي صورت گرفته از خبرگان خط مشيگذاري زيستمحيطي در کشور استفاده ميشود.
نظريه داده بنياد نوعي نظريه است که از بطن دادههاي جمعآوري شده توليد ميگردد. هدف اين روش، شناسايي و کشف مفاهيم و فرضيههاي مرتبط با حيطه مورد بررسي در تحقيق ميباشد. بنابراين نظريه داده بنياد، نگرش جديدي به منظور درک فرآيندهاي اجتماعي عرضه ميکند که از بستر و متن وقوع اين فرآيندها پديدار ميگردد و در آن هيچگونه اجباري جهت هماهنگي و استفاده از چارچوبهاي نظري سابق وجود ندارد. براي روش داده بنياد تا کنون تعاريف زيادي ارائه شده است که در اينجا به تعريف استراوس و کوربين (واضعان اين روش) اکتفا شده است: «نظريهپردازي داده بنياد عبارت است از آنچه که به طور استقرايي از مطالعة پديدهاي به دست آيد و نمايانگر آن پديده است به طوري که ضمن آن مراحل گردآوري اطلاعات و تجزيه و تحليل در يک رابطه متقابل با يکديگر قرار دارند. تحقيق را هرگز از يک نظريه شروع نميکنند و بعد آن را به اثبات برسانند، بلکه از يک حوزة مطالعاتي شروع ميشود و فرصت داده ميشود تا آنچه که متناسب و مربوط است، خود را نشان دهد. (استراوس و کوربين،1990 ص22) نکته حائز اهميت در انجام اين روش آن است که دو مرحله گردآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات همزمان با هم و به موازات يکديگر صورت پذيرفته و تعامل مشترک دادهها و کدها، چگونگي دريافت دادههاي بعدي را هدايت ميکند.
1-8- قلمرو موضوعي، مکاني و زماني تحقيق
پژوهش حاضر به لحاظ موضوعي، فرآيند خط مشيگذاري زيستمحيطي در ايران با تأکيد بر مرحله «تدوين خط مشي زيستمحيطي» و نيز مستندات قانوني و علمي مربوط به شرايط محيط زيست کشور را مدّ نظر دارد. البته اين به معناي ناديده انگاشتن «محتوا» و «مضمون» سياستهاي زيستمحيطي کشور نيست اما رويکرد غالب و کلّي رويکرد محتوايي نيست. به عبارت ديگر محتواي سياستها و خط مشيهاي وضع شده در حوزه محيط زيست (حوزه سياستپژوهي خط مشيهاي زيستمحيطي) مورد نظر پژوهش حاضر نميباشد. بخشي از فرآيند تدوين ناظر به يکي از سؤالات فرعي و بخش ديگر آن ناظر به فرآيند تحقّق وضع مطلوب تدوين خط مشهاي زيستمحيطي با توجه به شرايط موجود است.
در مورد قلمرو مکاني نيز توجه به يک نکته ضروري ست. با توجه به اقتضائات ماهيت رشته خط مشيگذاري عمومي و به ويژه موضوع خط مشيگذاري زيستمحيطي، حوزه بازيگران و گروههاي ذينفع مربوط در داخل کشور کاملاً متکثّر و متنوّع است. لذا پژوهشگر در مقام طراحي الگوي مورد نظر، ناگزير به در نظر گرفتن عموم بازيگران، نهادها و سازمانهاي عمومي دخيل در فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي است، اما در عين حال مراجعه به بازيگران تقنيني (به ويژه از طريق مراجعه به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي) و نيز بازيگران اجرايي (به ويژه کارگزاران سازمان حفاظت محيط زيست) نسبت به ساير بازيگران بيشتر خواهد بود.
بازه زماني انجام تحقيق شرايط زيستمحيطي جهاني از دهه 1980 تا کنون يعني يک دوره طولي 22 ساله را شامل ميشود. همچنين در مورد شرايط زيستمحيطي داخلي، دوره زماني 24 ساله پس از پايان جنگ تحميلي و آغاز برنامه اول توسعه (سال 1368) مدّ نظر بوده است.
1-9- نقشه راه پژوهش
پژوهش حاضر مشابه عمده پژوهشهاي رشته مديريت علاوه بر طي مطالعات نظري نيازمند انجام تحقيقات ميداني نيز ميباشد. مهمترين مراحلي که در اين تحقيق پيودن آنها لازم به نظر ميرسد عبارتند از:
مرور ادبيات موضوع و مباني نظري خط مشيگذاري عمومي (زيستمحيطي): از آنجا که موضوع خط مشيگذاري زيستمحيطي در ادبيات موضوع رشته مديريت دولتي، ريشه در مباحث «توسعه پايدار» دارد لذا علاوه بر مرور مباني نظري خط مشيگذاري عمومي و زيستمحيطي، مباحث مربوط به توسعه پايدار نيز به صورت اجمالي مرور خواهد شد. شايان ذکر است که در اين مرحله ضمن اشاره به نظريات و مدلهاي طرح شده، حتّي الامکان به اقتضائات خاص حوزه خط مشيگذاري زيستمحيطي نيز پرداخته ميشود. از جمله اهداف اصلي اين مرحله از تحقيق، درک چارچوب نظري موضوع به منظور طرّاحي دقيقتر سؤالات مصاحبه حضوري با خبرگان است.
جستجو و تحقيق درباره فهرست خبرگان (مصاحبه شوندگان): مبنا و ورودي اصلي روش دادهبنياد، گردآوري دادههاي دست اول و مراجعه به خبرگان موضوع است. به اين منظور انجام مصاحبههاي حضوري، ثبت و ضبط دقيق دادهها و نهايتاً تجزيه و تحليل آنها ضروري است. لذا هر اندازه خبرگي مصاحبه شوندگان در حوزه خط مشيگذاري زيستمحيطي بيشتر باشد، نتايج تحقيق نيز از اعتبار بالاتري برخوردار است. در اين مرحله با مراجعه به اساتيد محترم تيم رساله و نيز جستجوي افراد صاحبنظر موضوع، فهرست اوليهاي (و البته غير دقيق) از مصاحبه شوندگان استخراج ميشود. اين فهرست پس از انجام هر مصاحبه و ضمن پرسش از فرد مصاحبه شونده در مورد ساير خبرگان، کاملتر خواهد شد.
گردآوري دادهها به منظور طرّاحي الگوي مورد نظر با تأکيد بر سه منبع ورودي متفاوت: در اين مرحله پژوهشگر اقدام به گردآوري دادهها مينمايد. البته همانطور که پيشتر اشاره شد مطابق با منطق روش نظريه دادهبنياد، مرحله گردآوري و تجزيه و تحليل دادههاي هر مصاحبه همزمان با هم انجام شده و سپس به انجام مصاحبه بعدي اقدام خواهد شد. تفکيک منابع سه گانه مورد نظر در اين مرحله عبارتست از:
مراجعه به مجموعهاي از خبرگان موضوع با محوريت مسائل عمومي زيستمحيطي کشور و نيز فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور. ابزار به کار رفته در اين راستا «مصاحبه نيمهساختاريافته» و روش تجزيه و تحليل از نوع کيفي (انواع سه گانه کدگذاري مدّ نظر روش دادهبنياد) است.
مراجعه به مجموعهاي خبرگان موضوع با محوريت فرآيند طرّاحي خط مشي براي حلّ يکي از بحرانهاي خاصّ زيستمحيطي کشور (به عنوان نمونه بحران ريزگردها و يا بحران درياچه اروميه و يا ...). ابزار و روش تجزيه و تحليل مشابه مرحله قبل است.
مراجعه به دو محتواي مجزّا از مصاحبه با خبرگان و در عين حال مرتبط با شرايط تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور (محتواي زيستمحيطي برنامههاي توسعه پنجساله کشور و رويکرد اسلام به مباحث زيستمحيطي). ابزار به کار رفته در اين راستا «اسناد و مدارک» با همان روش تجزيه و تحليل مذکور (کيفي از نوع کدگذاري) خواهد بود.
تفکيک منابع فوق با هدف «بوميسازي» خروجي نهايي تحقيق صورت گرفته است. منظور از واژه «بومي» به طور دقيقتر در بخش شرح واژهها و اصطلاحات تحقيق (همين فصل) آمده و شرح تفصيليتر گامهاي (چگونگي) بوميسازي، در فصل سوم تبيين شده است.
انجام کدگذاري باز و محوري به منظور پاسخ به سؤالات فرعي تحقيق: در اين مرحله و در نتيجه تجزيه و تحليل دادههاي گردآوري شده، پژوهشگر مطابق با منطق روش دادهبنياد ابتدا اقدام به انجام «کدگذاري باز» خواهد نمود که طيّ آن مفاهيم انتزاعي و مقولات برآمده از مصاحبهها ظهور مييابد. سپس در مرحله «کدگذاري محوري» مقولات اصلي ظهوريافته در جريان تحقيق را حول يک «مقوله محوري»، سامان ميدهد. انجام اين مرحله پاسخ به سؤالات فرعي تحقيق را به دنبال خواهد داشت.
انجام کدگذاري انتخابي و پاسخ به سؤال اصلي تحقيق: مطابق با فرآيند روش نظريهپردازي دادهبنياد، پس از انجام کدگذاري محوري، «قضاياي تئوريک» تحقيق ضمن فرآيند «کدگذاري انتخابي» ظهور مييابند. خروجي اصلي اين مرحله پاسخ به سؤال اصلي تحقيق (طرّاحي الگوي بومي تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور) خواهد بود.
اعتبارسنجي پژوهش و مقايسه با ادبيات موضوع: در اين مرحله مفاهيم و مقولات ظهور يافته در کنار قضاياي تئوريک استخراج شده در مرحله کدگذاري انتخابي با ادبيات موضوع مقايسه و نوآوريهاي خاص تحقيق و نيز مشارکت اين رساله در بدنه تئوريک موضوع تبيين ميشود.
شکل زير مراحل نقشه راه پژوهش را به تصوير کشيده است.
شکل شماره 1-2: نمايي کلي از مراحله نقشه راه پژوهش
1-10- شرح واژه ها و اصطلاحات تحقيق
الگو (مدل): مدل، بازسازي و تلخيصي از واقعيت است که با در بر داشتن ويژگيهاي اصلي آن، شناخت از واقعيت را تسهيل ميکند. (الواني، 1387، ص17) زماني که در طرّاحي مدل، سادهسازي ميکنيم در واقع شماري از مهمترين عوامل و نيروهايي که مسائل و فرآيندهاي اجتماعي را شکل ميدهند گزينش ميکنيم تا بتوانيم الگوي مداخله دولتي براي حلّ مسئله را تدوين کنيم. بدون وجود مدلها، انگارهها، مدلهاي آرماني و انتزاعي مشابه، حتّي نميتوانيم شروع به فکر کردن کنيم، اما روششناختي ما يعني انگارههايي که در جستجوي آنها هستيم، شيوهاي که آنها را در کنار هم قرار ميدهيم و بلندپروازياي که از قدرت آنها بدست ميآوريم، تفاوتهاي فراواني دارد. (هيرشمن، 1970: 338 به نقل از اشتريان، 1391، ص 146) اين سخن هيرشمن نشان از تنوع و گوناگوني مدلها و روشهاي آنها دارد. مدلها در سادهترين شکل آن، تصوير و نموداري از ارتباط بين عوامل و مؤلفههاي مهم در ارتباط با پديدههاي مختلف هستند. «اهميت» عواملي که در کنار هم قرار ميگيرند بيانگر نوعي غربالگري است. آنچه در اين بين اهميت فراواني دارد آن است که اين غربالگري حتماً بايد بر اساس تحليل نظري انجام پذيرد. در غير اين صورت مدل ساخته شده سادهلوحانه، تصنّعي و بيفايده است. به اين ترتيب ترکيب و امتزاج مناسبي ميان «مدلسازي» و «نظريهپردازي» ضروري است. مدلها معمولاً ترسيمي و بسيار شفافتر و البته کمعمقتر از نظريهها هستند. تفاوت ديگر مدلسازي و نظريهپردازي اين است که مدلسازي عملاً نقش کارکردي و طرّاحي سيستم دارد و به عبارت ديگر مدلسازي به تصميمسازي و مهندسي اجزاء، عناصر و عوامل مختلف نزديک ميشود. اما نظريهپردازي صرفاً مباحث نظري در علل و عوامل پديدههاست. به طور کلي مدلسازي نوعي فعاليت تکميلي براي نظريهپردازي است که باعث ميشود نظريهها عملياتي شوند و از سطح نظري صرف خارج گردند. با پذيرش اين تفکيک در پژوهش حاضر «الگو» يا «مدل» مورد نظر پژوهشگر بيشتر به سمت «نظريهپردازي» متمايل است تا «مدلسازي». البته چنين انتخابي تا حدّ زيادي متأثر از خروجي روش تحقيق انتخاب شده براي پژوهش (روش نظريهپردازي دادهبنياد) ميباشد. به عبارت ديگر قابليت و ظرفيت روش تحقيق مذکور در ارائه خروجيهاي نظري است تا مدلهاي عملياتي که بيانگر ارتباط دقيق عناصر تشکيل دهنده مدل باشد.
بومي (indigenized): منظور پژوهشگر از صفت «بومي» توجّه ضمني به سه محور در طرّاحي الگو است.
نخست شرايط اقليمي (اکوسيستمي) خاصّ کشور که طبعاً منجر به مسائل و اقتضائات متفاوت زيستمحيطي کشور با ساير کشورها شده است.
دوم بازيگران، سازمانها، نهادها و گروههاي ذينفع تأثيرگذار بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور که طبعاً مجموعهاي متفاوت با ساير کشورها را شامل ميشود.
سوم ماهيت «ارزش- محور» تدوين خط مشيها (ارزشهاي اسلامي) که از جامعهاي به جامعه ديگر متفاوت بوده و به تعبير لاسول يکي از ويژگيهاي اساسي علم خط مشيگذاري عمومي است.
تدوين سياستها/ خط مشيها (Policy formation): منظور از مرحله «تدوين»، تمامي اقدامات عمومي جهت تدوين يا شکلگيري خط مشي «پيش از مرحله اجرا»ي خط مشي زيستمحيطي است. از جمله مراحل خُردتر ذيل «تدوين خط مشي» است. هاولت و رامش سه مرحله «دستور کار گذاري»، «شکلگيري خط مشي» و «تصميمگيري» را به عنوان مراحل تدوين خط مشي، پيش از مرحله اجرا ذکر ميکنند. (Hawlett and Ramesh, 2009, p12) سه مرحله اساسي تدوين عبارتست از «مسئله شناسي»، «راه حلهاي عمومي» يا همان گزينههاي ممکن براي حلّ مسئله شناسايي شده و نهايتاً «تصميمگيري» که ناظر به انتخاب راه حلّ مورد نظر به عنوان «خط مشي» يا «سياست» عمومي ميباشد. (اشتريان، 1391، ص 87)
محيط زيست: محيط زيست ترجمه واژه فرانسوي «environment» به معناي محيط پيرامون انسان است. شوراي اقتصادي اروپا (1967) در متني حقوقي، محيط زيست را به اين شکل تعريف کرد: «محيط زيست، آب، هوا، خاک و عوامل دروني و بيروني مربوط به هر موجود زنده را شامل ميگردد». در قانون محيط زيست «هند» در ماده 48 در تعريف محيط زيست آمده است: «محيط زيست شامل مجموعهاي از به هم پيوستگي عوامل بيروني است که رشد و حيات موجودات زنده انساني، جانوري و گياهي از آن تأثيرپذير است» (يوسفوند، 1384، ص8) ماده 9 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست ايران، «منابع طبيعي» رامترادف «محيط زيست» دانسته و آلوده کردن آب، هوا و خاک را آلوده کردن «محيط زيست» خوانده است.
توسعه پايدار (Sustainable Development): توسعهاي است که نيازهاي زمان حال را برآورده ميسازد، بدون آنکه از تواناييهاي نسلهاي آينده براي ارضاي نيازهايشان مايه بگذارد. در واقع توسعه پايدار تلاش براي حمايت از آينده، در زمان حال است و داراي مفروضاتي نظير لزوم توجه به ملاحظات زيستمحيطي در اخذ تصميمات اقتصادي، توجه به تأثير تصميمات عمومي در محيط زيست نسلهاي آينده و مشارکت نهادها و سازمانها و حفظ کيفيت زندگي است. (زاهدي، 1323، ص6) توسعه پايدار، نيازمند برقراري تعادل مناسب ميان چهار بعد اقتصادي، اجتماعي، سياسي و زيستمحيطي است. (رائو، 1385، ص 29-28)
سياست/ خط مشي عمومي (Public policy): خط مشي عمومي تصميمي است که در قبال يک مسئله عمومي و با هدف حل آن اتخاذ ميشود. (قليپور، 1387، ص96) توماس داي، خط مشي عمومي را «هر آنچه حکومتي انتخاب ميکند انجام دهد يا انجام ندهد» توصيف ميکند. (Hawlett and Ramesh, 2009, p7). برخي از تعاريف ديگر از اين قبيل است: «سياستهايي که توسط مراجع مختلف بخش عمومي نظير مجلس، دولت و يا قوه قضائيه که نماينده حفظ منافع عمومي هستند اتخاذ ميشود.»؛ «خط مشي عمومي، متشکل از يک سلسله از ارزشهاست که بايدها و نبايدها و خطوط کلي فعاليتها و اقدامات بخش عمومي را مشخص ميکند». (الواني و شريفزاده، 1388، ص5)
سياست/ خط مشي زيستمحيطي (Environmental policy): عبارتست از فعاليتها، اقدامات و تصميمات اتخاذ شده توسط سازمانهاي عمومي جهت رفع مسائل يا بحرانهاي زيست محيطي.
فصل سوم: روش تحقيق
مقدّمه
استراتژي تحقيق در اين پژوهش، با توجه به رويکرد پژوهش کيفي، «نظريه دادهبنياد» انتخاب شده است. رويکرد کيفي در تحقيق تفاوتهاي اساسي با رويکرد کمّي دارد. از آن جمله ميتوان به اين موارد اشاره کرد: مرور مباني نظري در پژوهشهاي کيفي نقش فرعي در ارائه خروجي نهايي دارد؛ در حالي که اين مرحله در پژوهشهاي کمّي داراي نقش کليدي به ويژه در ساخت مدل مورد نظر پيش از مرحله آزمون کمّي است. در پژوهشهاي کيفي ابزار گردآوري دادهها مبتني بر اظهارات و تجارب مشارکت کنندگان بوده و از اين رو عمدتاً دادههاي متني و تصويري مورد تحليل قرار ميگيرند؛ در حالي که در پژوهشهاي کمّي ابزارهاي از پيش تعيين شده و دادههاي عددي مبناي تحليلها قرار دارند و نهايتاً در روشهاي کيفي تحليل متن و استخراج مضامين و موضوعات نو مبناي روش «تجزيه و تحليل» دادههاست؛ در حالي که در روشهاي کمّي استفاده از روشهاي تحليل آماري يا پژوهش عملياتي روابط بين متغيّرها را به صورت عددي تبيين و يا روندهاي مورد نظر را به صورت کمّي پيشبيني مينمايد. از اين رو رويکرد کيفي با هدف پژوهش حاضر که «اکتشاف» مسئله مورد نظر پژوهش ميباشد مناسبتر است تا رويکرد کمّي.
3-1- فلسفه استراتژي نظريه داده بنياد
نظريهپردازي داده بنياد عبارت است از آنچه که به طور استقرايي از مطالعة پديدهاي به دست آيد و نمايانگر آن پديده است. به لحاظ مباني معرفتشناسي در فلسفه علم ميتوان گفت که روش نظريه دادهبنياد مبتني بر مباني پارادايم تفسيري (و ساختارگرايي) بوده و در مقابل رويکرد اثباتگرايانه به توليد علم قرار دارد. بنابراين دخالت و درگيري پژوهشگر در موضوع تحقيق به مراتب بيشتر از رويکردهاي کمّي است. مبناي منطقي اين روش در توليد علم، به کارگيري شيوه «استقرايي» و برآمده از دادههاي کيفي است. اين راهبرد پژوهشي نوعي روششناسي عمومي براي تدوين تئوريهايي است که ريشه در دادههاي گردآوري و تحليلشده به صورت نظاممند دارد. يعني روند شکلگيري تئوري در اين استراتژي حرکت از جزء به کل است. اين استراتژي پژوهش بر سه عنصر: «مفاهيم»، «مقولات (طبقه ها)»، و «گزارههاي تئوريک (قضيهها)» استوار است.
محقّقان در انجام پژوهش خود معمولاً هنگامي سراغ روش نظريهپردازي دادهبنياد ميروند که نيازمند يک نظريه يا تبيين کلي (اجمالي) از يک فرآيند باشند. از آنجا که اين نظريه، در دادهها «بنيان» دارد، نسبت به نظريهاي که از مجموعه نظريههاي موجود اقتباس شده است، تبيين بهتري ارائه ميدهد؛ زيرا با موقعيت تناسب دارد و در عمل واقعاً کارآمد است، افراد موجود در يک محيط را در نظر گرفته و احساسات آنها را درک ميکند و ممکن است همه پيچيدگيهايي را که واقعاً در فرآيند يافت ميشود، نشان دهد. (Strauss & Corbin, 1998, p.64)
3-2- تعاريف و مفاهيم اصلي روش دادهبنياد
«نظريهپردازيدادهبنياد»، روشي پژوهشي براي علوم اجتماعي است که توسط بارني گِلِيسِر (متولد 1930) و آنسِلم استِراوس (1996- 1916) تدوين شده است. آنها در کتاب معرّفي روش خود، با درهم آميختن مکاتب بنيادي جامعهشناسي، «روش تطبيق مستمر» را معرفي کردند. اين کتاب موفقيت زيادي کسب کرد و باعث شد که بسياري از افراد در مورد روشهاي پژوهش اين کتاب بيشتر بياموزند. در پاسخ، گليسر و استراوس در کتابي پيشرو با عنوان «کشف نظريه دادهبنياد» مفاهيم پايه و کليات روشها و روالهاي خود را تشريح کردند. در اين کتاب «روش تطبيق مستمر» به عنوان «نظريهپردازي دادهبنياد» ناميده شد. براي اين استراتژي پژوهشي تعاريف متعددي از سوي پايهگذاران و پيروان ايشان ارائه شده است که در ذيل به برخي از آنها اشاره شود: (دانايي فرد و ديگران، 1383، ص130)
استراوس و کوربين (1990): «نوعي استراتژي کيفي است که براي تدوين تئوري در مورد يک پديده به صورت استقرايي، مجموعهاي نظاممند از دادهها (نظير مصاحبهها) و رويهها را به کار ميگيرد.»
مارتين و ترنر (1986) و فرناندز (2004): «يک روششناسي استقرائي کشف نظريه است که اين امکان را براي پژوهشگر فراهم ميآورد تا گزارشي نظري از ويژگيهاي عمومي موضوع، پرورش دهد؛ در حالي که به طور همزمان پايه اين گزارش را در مشاهدات تجربي دادهها محکم ميسازد.»
کرِسوِل (2005): «روالي نظاممند و کيفي است، جهت توليد نظريهاي که يک فرآيند، کنش، يا برهمکنش را درباره يک موضوع خردِ واقعي، در سطح مفهومي کلي تشريح کند.»
3-2-1- حساسيت نظري
حساسيت نظري به کيفيت شخصي محقق بستگي دارد و نشانگر آگاهي از ظرافتها و معني دادههاست. حساسيت نظري به اين خصوصيات اطلاق ميشود: بصيرت داشتن، مهارت داشتن در معنيدار نمودن دادهها، استعداد درک، و قدرت تجزيه کردن عناصر مربوط از عناصر نا مربوط. همه اينها در معنا و در سطح مفهومي صورت ميگيرد نه در سطح واقعيتهاي ملموس. اين حساسيت نظري است که فرد را قادر ميسازد تا نظريهاي دادهبنياد ارائه دهد، که از نظر مفهومي غني، و از انسجام مناسبي برخوردار باشد. وجود چنين حساسيتي در شخص موجب ميشود اين کار را سريعتر انجام دهد تا کسي که از چنين حساسيتي بري باشد. حساسيت نظري از چند منبع نشأت ميگيرد: مطالعه «متون عام»، «متون تخصّصي»، «تجارب شخصي»، «تجارب حرفهاي» و درگير بودن با «روند تحليل» دادههاي تحقيق. (Price, 2010, p.411)
3-2-2- يادداشت نظري
در حين جمعآوري و تحليل دادهها (کدگذاري) و مقايسه مستمر آنها، ايدههايي در خصوص مفاهيم، مقولهها و روابط ميان آنها در ذهن پژوهشگر شکل ميگيرد. اين نوع افکار از آغاز فرآيند پژوهش تا پايان آن در هر مواجه با دادههاي جديد، مفهومسازي و مقولهبندي آنها به ذهن پژوهشگر خطور نموده و در تنظيم و بازنگري تئوري نقش اساسي دارند. به منظور بهرهبرداري از اين ايدهها، آنها بايد مستند و طبقهبندي گردند و معمولاً براي نامگذاري خلاقانه مفاهيم و ايجاد پيوندي منعطف ميان آنها ابزار مؤثري محسوب ميشوند. از آنجا که دانش انباشته شده در يادداشتهاي نظري بر غناي تئوري ميافزايد. بدون آن، تئوري پديد آمده نه تنها بديع و نوآور نخواهد بود بلکه عمق نظري چنداني هم نخواهد داشت. (رودي 1387، ص113-112)
نمونهاي از يادداشتهاي نظري محقّق در طول تحقيق ضمن پيوست «ج» آمده است.
3-2-3- کفايت نظري
معيار قضاوت در مورد زمان متوقف کردن فرآيند جمعآوري دادهها، «کفايت نظري» مقولهها يا نظريه است. کفايت نظري مرحله است که جمعآوري هرگونه داده کمکي به افزايش ويژگيها و غناي يک مقوله نکند. به عبارت ديگر هيچ دادهي بيشتري يافت نميشود که پژوهشگر به وسيله آن بتواند مقوله را رشد دهد. به موازاتي که پژوهشگر دادههاي مشابه را به دفعات مشاهده ميکند، از لحاظ تجربي اطمينان حاصل ميکند که يک مقوله به کفايت رسيده است ...» بنابراين در روش دادهبنياد، نمونهگيري توسط ظهور مفاهيم نو - و نه طرح پژوهش- به پيش ميرود و توسط کفايت نظري - و نه طرح پژوهش- محدود ميشود. (Price, 2010, p.416)
فرآيند تحقّق کفايت نظري در فصل چهارم و ذيل جدول شماره 4-56 با ذکر کامل تعداد کدهاي باز، مفاهيم و نيز مقولات ظهور يافته و اصلاح شده در جريان کدگذاري مصاحبهها ارائه شده است.
3-3- فرآيند تجزيه و تحليل روش دادهبنياد
در روش دادهبنياد هر چيزي که پژوهشگر را در حوزه مطالعه انتخابياش، در شکلگيري مفاهيم به سمت خلق يک تئوري ياري ميرساند، داده است. در اين ميان دادهها از مصاحبه و مشاهده تا گفت و شنودها، خاطرات، ملاقاتها، مقالات روزنامهها و مجلات و حتي تأملات شخصي پژوهشگر را شامل ميشود.
19292928520تحليل دادههاشکلگيري تئوريتنظيم دادههاکفايت نظري تئوري؟پايان پژوهشبليخيرنمونهبرداري نظريجمعآوري دادهها00تحليل دادههاشکلگيري تئوريتنظيم دادههاکفايت نظري تئوري؟پايان پژوهشبليخيرنمونهبرداري نظريجمعآوري دادهها
شکل شماره 3-1: فرآيندهاي به هم وابسته جمعآوري، تنظيم و تحليل دادهها در تدوين نظريه داده بنياد
رکن اساسي در فرآيند تجزيه و تحليل در روش دادهبنياد «کدگذاري» است. کدگذاري در نظريهپردازي داده بنياد شکلي از تحليل محتواست که در پي يافتن و مفهومسازي موضوعات قابل بحثي است که در ميان انبوه دادهها وجود دارند. (دانايي فرد 1384، ص60) فرآيند تفکيک دادههاي حاصل از نمونهگيري، توصيف و بيان آنها با عباراتي کوتاه در يک جدول را کدگذاري گويند. بطور کلي، اين استراتژي، دادههاي حاصل از منابع اطلاعاتي را به مجموعهاي از کدها، کدهاي مشترک را به مفاهيم و آنگاه مفاهيم را به نوعي مقوله تبديل ميکند و در نهايت از مقولهها تئوري ايجاد ميشود. (دانايي فرد، 1384، ص 58). در اين روش از سه نوع کدگذاري به شرح زير استفاده ميشود.
شکل شماره 3-2: سير تطور کدها تا تئوري در نظريه داده بنياد
3-3-1- کدگذاري باز
کدگذاري باز به عنوانگذاري يا نامگذاري رويدادها و پديدهها براساس دادهها اشاره دارد؛ مفاهيم و مقولهها نتيجه اين نوع کدگذارياند؛ از آنجا که در ابتداي کار پژوهشگر به حيطه عمل گسترده و موقعيتي باز نيازمند است، وي به کدگذاري هر رويداد قابل توجه پرداخته و نهايت انعطافپذيري را در توليد مفاهيم از دادهها بکار ميگيرد. دادههاي بدست آمده از نمونه بر اساس سؤالات سادهاي مانند چه، که، چگونه و... تجزيه و تفکيک ميشوند؛ سپس با «مقايسه مستمر» دادهها، رويدادهاي مشابه عنوان مفهومي مشابهي ميگيرند. همچنانکه «مقايسه مستمر» رويدادها پژوهشگر را با شباهتها و تفاوتهاي آنها شناخته، معنايي پايدار را در ذهن وي براي مفهومسازي ايجاد مينمايد، مقولهها از مقايسه مستمر مفاهيم، توجه به شباهتها و تفاوتهاي ميان آنها و شکلگيري مفهومي انتزاعيتر ايجاد ميشوند.
شکل شماره 3-3: کدگذاري باز: وروديها، فرآيند و خروجيها
مفهوم (Concept)
«مفهوم» معناي لفظي است که بر يک پديده در عالم خارج دلالت ميکند. مفهوم امري انتزاعي و تجريدي از يک پديده است که به عنوان نمادي در زبان، فرآيند تفکر و تعقل را در توصيف واقعيتها سادهتر ميسازد. به بيان ديگر، مفهوم توضيحات مختصر شده پديدههاست. دانشمندان هر علم پديدههاي مربوط را به منظور ارتباط و ايجاد زباني مشترک مفهومسازي کردهاند؛ از اينرو، هر رشته علمي مجموعهاي يگانه از مفاهيم ويژه خويش است. مفهوم علاوه بر نقش ارتباطي ياد شده به مجموع ادراکات، نظم و انسجام بخشيده و راه را براي طبقهبندي و تعميم تجربهها و مشاهدهها هموار ميسازد. مفهوم عنصر کليدي و تعيين کننده شکل و محتواي هر تئوري است.
مفاهيم بلوکهايي هستند که ساختمان دانش به وسيله آنها ساخته ميشود. مفهوم واژهاي است که از ميان موارد يا مصاديق جزئي متعدد انتزاع شده است و طبقهاي را که بر کليه موارد جزئي دلالت ميکند، تشکيل ميدهد. (حيدري، 1386 ص 102) در واقع مفهوم دربردارندة وجوه مشترک تمامي مصاديق خود است.
مقوله (Category)
آنچنان که آمد مفهوم، تجريدي از پديده است؛ مفهوم پديدهها در حوزه علوم انساني و اجتماعي نسبت به علوم طبيعي از سطح انتزاع بيشتري برخوردارند. براي مثال مفهوم «ادراک» در مقايسه با «وزن» انتزاعيتر است. برخي مفاهيم در عرصه علوم اجتماعي نسبت به مفاهيمي ديگر تجريديترند به گونهاي که چند مفهوم را در خود جاي دادهاند؛ بدين گونه مفاهيم «مقوله» گويند که نتيجه فرآيند تجريد و تعميم، اين بار در خصوص مفاهيم است که در سطح پايينتر براي ايجاد مفهوم درباره پديدهها به کار گرفته شده بود. بدين معني که از تفاوتها صرف نظر کرده، مقوله يا طبقهاي ساخته ميشود که بيانگر وجوه شباهت چند مفهوم با يکديگر است. مقايسه دادهها براي دريافت شباهتها و تفاوتها به منظور مفهومسازي و نيز مقايسه مفهوم جهت مقولهبندي فرآيندي مداوم است که از آن به عنوان «روش مقايسه مستمر» ياد ميشود. (رودي 1387، ص104)
3-3-2- کدگذاري محوري
در کدگذاري محوري با ايجاد پيوند ميان مقولهها و در پي آن ميان مفاهيم و دادهها، مقولههاي اصلي و فرعي نمايان ميشوند؛ بدين شکل که، يک مقوله در محور تحليل قرار گرفته و کدگذاري مبتني بر آن شکل ميگيرد. اين موضوع دايره پژوهش را تنگتر نموده، نمونهبرداري نظري را جهت ميدهد تا تئوري موجزتر و داراي استحکام بيشتري گردد. در اين فرآيند علاوه بر شناسايي مقولات اصلي و فرعي، تمامي مقولات حول يک مقوله تحت عنوان «مقوله محوري» سامان مييابند. مقوله محوري براساس ميزان تکرار در دادهها، توانائي ايجاد پيوند با تمام مقولههاي اصلي، سطح انتزاع به گونهاي که زمينه تحقق تئوري را فراهم سازد و قدرت توضيح پراکنش دادهها در عين تبيين نکته اصلي برآمده از آنها، انتخاب ميشود.
به بيان ديگر کدگذاري محوري، فرآيند ربطدهي مقولهها به زيرمقولههايشان، و پيوند دادن مقولهها در سطح ويژگيها و ابعاد است. در اين مرحله، مقولهها، ويژگيها و ابعاد حاصل از کدگذاري باز، تدوين شده و سر جاي خود قرار ميگيرد تا دانش فزايندهاي در مورد روابط ايجاد گردد.
شکل شماره 3-4: کدگذاري محوري: وروديها، فرآيند و خروجيها
به طور کلّي دو کارکرد اصلي مرحله «کدگذاري محوري» که تجزيه و تحليل يافتههاي پژوهش حاضر به تفکيک آن (در فصل چهارم) ارائه شده است عبارتند از:
ساخت مقولات اصلي با توجه به مقولات فرعي و ايجاد ارتباط ميان آنها: با ايجاد پيوند ميان مقولهها و در پي آن ميان مفاهيم و دادهها، مقولههاي اصلي و فرعي نمايان ميشوند. در اين کارکرد با توجه به مقولات فرعي ظهور يافته در جريان کدگذاري باز، اقدام به برقراري ارتباط ميان آنها و ساختن مقولات بزرگتر و انتزاعيتر يعني همان «مقولات اصلي» ميپردازيم.
ايجاد شبکه ارتباطي ميان کلّ مقولات در قالب چند طبقه (دسته): در اين مرحله کليه مقولات شکل گرفته را در قالب دستههاي از پيش تعيين شده و توصيه شده روش دادهبنياد طبقهبندي مينماييم. اين دستهها عبارتند از: «شرايط علّي»، «زمينه يا بافت»، «راهبردها»، «شرايط مداخلهگر»، «مقوله محوري» و «پيامدها» که تمامي دستههاي ششگانه مذکور حول «مقوله محوري» به عنوان مرکز شبکه ارتباطي مقولات سامان مييابند. در اين باره ارائه يک توضيح ضروري است. بخشها يا ابعاد مذکور به عنوان «توصيه»هاي روش دادهبنياد در دستهبندي مقولات بوده و بنا به تشخيص پژوهشگر قابل تغيير است.
3-3-3- کدگذاري انتخابي
کدگذاري انتخابي فرآيند يکپارچهسازي و بهبود مقولههاست به گونهاي که نتايج پژوهش شکل تئوري به خود گيرد. استِراوس و کوربين، در اين رابطه ميگويند: (Strauss & Corbin, 1998, p.85)
«در کدگذاري باز، تحليلگر به پديد آوردن مقولهها و ويژگيهاي آنها ميپردازد و سپس ميکوشد تا مشخص کند که چگونه مقولهها در طول بُعدهاي تعيين شده تغيير ميکنند. در کدگذاري محوري، مقولهها به طور نظام مند بهبود يافته و با زيرمقولهها پيوند داده ميشوند. کدگذاري انتخابي، فرآيند يکپارچهسازي و بهبود مقولهها است.»
ذکر اين نکته لازم است که، اگرچه ترتيب نتايج اين سه نوع کدگذاري در پييکديگر ميآيد، بدين گونه که ابتدا مفاهيم، سپس مقولهها و در نهايت قضيهها، تئوري را ميسازند؛ اما پژوهشگر تا رسيدن به تئوري مسير مشابهي را طي نميکند. به ديگر سخن، در فرآيند تحقيق لزوماً «کدگذاري باز، محوري و انتخابي به دنبال يکديگر نميآيند بلکه به گونهاي تحليلي خروجي هر يک ورودي ديگر است».
قضيه (Proposition)
سومين عنصر نظريه دادهبنياد که خروجي اصلي مرحله کدگذاري انتخابي محسوب ميشود، «گزارههاي تئوريک» يا «قضيه»ها هستند که بيانگر روابط تعميميافته بين يک مقوله و مفاهيم آن و بين مقولههاي معين است. گليسر و استراوس ابتدا عنصر سوم را فرضيهها ناميدند؛ اما بعداً به نظر رسيد که واژه «قضيه» مناسبتر است. زيرا قضايا متضمن روابط مفهومي هستند؛ در حالي که فرضيهها مستلزم روابط سنجشپذيرند. «قضاياي تئوريک» ناظر به روابط ميان مقولهها هستند. (دانايي فرد و ديگران، 1383 ص136)
شکل شماره 3-5: کدگذاري انتخابي: وروديها، فرآيند و خروجيها
3-4- قلمرو زماني و مکاني تحقيق
در مورد قلمرو مکاني نيز توجه به يک نکته ضروري ست. از آنجا که ماهيت رشته خط مشيگذاري عمومي و به ويژه موضوع خط مشيگذاري زيستمحيطي اقتضاء ميکند، حوزه بازيگران و گروههاي ذينفع مربوط در داخل کشور کاملاً متکثّر و متنوّع ميباشد. لذا پژوهشگر در مقام طراحي الگوي مورد نظر، ناگزير به در نظر گرفتن عموم بازيگران، نهادها و سازمانهاي عمومي دخيل در فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي بوده است، اما در عين حال مراجعه به بازيگران تقنيني (نمايندگان مجلس شوراي اسلامي) و نيز بازيگران اجرايي (کارگزاران سازمان حفاظت محيط زيست) نسبت به ساير بازيگران بيشتر بوده است.
بازه زماني انجام تحقيق شرايط زيستمحيطي جهاني از دهه 1980 تا کنون يعني يک دوره طولي 22 ساله را شامل ميشود. همچنين در مورد شرايط زيستمحيطي داخلي، دوره زماني 24 ساله پس از پايان جنگ تحميلي و آغاز برنامه اول توسعه (سال 1368) مدّ نظر بوده است.
3-5- جامعه و نمونه تحقيق
جامعه و نمونه آماري تحقيق حاضر با توجه به استراتژي انتخاب شده براي انجام پژوهش (روش نظريهپردازي دادهبنياد) ذيل رويکرد تحقيقِ کيفي تعريف خواهد شد. از آنجا که مطابق با مراحل استراتژي پژوهش مذکور، محقّق جهت گردآوري اطلاعات به خبرگان موضوع مراجعه کرده است (دادههاي دست اول) لذا جامعه آماري تحقيق عبارتست از خبرگان موضوع خط مشيگذاري (سياستگذاري) زيستمحيطي که داراي دانش و تجربه مرتبط در موضوع باشند. چنين افرادي طبعاً در سطوح عالي تصميمگيري و خط مشيگذاري زيستمحيطي (نظير مديران ارشد فعلي يا سابق سازمان حفاظت محيط زيست، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و ...) و يا سطوح علمي و دانشگاهي فعاليت داشتهاند.
امّا در مورد شيوه نمونهگيري روش دادهبنياد داراي تدبير خاصّ خود ميباشد. اين روش در نمونهبرداري هدفمندِ افراد براي مصاحبه يا مشاهده که به آن «نمونهبرداري نظري» ميگويد از نگرشي منحصربهفرد حمايت ميکند که آن را از ديگر رهيافتهاي کمّي و کيفي به جمعآوري دادهها متمايز ميسازد. از سويي بر خلاف نمونهبرداري صورت گرفته در بررسيهاي کمّي که معمولاً تصادفي است، نمونهبرداري نظري کاملاً ارادي و هدفمند است. ثانياً اين شيوه نمونهبرداري نميتواند قبل از شروع پژوهش برنامهريزي شود، بلکه تصميمات خاص نمونهبرداري در خلال فرآيند پژوهش شکل ميگيرند. علت اصلي بروز اين تمايز در روش نمونهبرداري نيز آن است که نظريهپردازان دادهبنياد از شيوهاي استفاده ميکنند که مستلزم جمعآوري و تحليل همزمان و زنجيرهوار دادهها است.
همزماني جمعآوري و تحليل انواع مختلف دادهها، به پژوهشگر فرصت ميدهد بيانديشد به منظور تدوين تئوري چه دادههائي را و از کجا جمعآوري کند. نمونهبرداري در مسير تحليل با ظهور مفاهيم پيش ميرود و طرح پژوهش هيچگونه محدوديتي در خصوص نوع داده و شيوه جمعآوري آن ايجاد نميکند. نمونهبرداري نظري حاکي از آن است که موردها به گونهاي انتخاب ميشوند که مؤلفهها و ويژگيهاي مفاهيم و مقولهها را توسعه دهند؛ نمونهبرداري نظري از سويي کيفيت مفاهيم و مقولهها را افزايش داده و از سوئي ديگر نمونه بعدي و مسير حرکت را مشخص ميکند و نهايتاً با کفايت نظري پايان مييابد.
بنابراين ميتوان گفت نمونه تحقيق در روش دادهبنياد، تحت تأثير هر يک از موارد (مصاحبههاي نيمهساختار يافته تخصصي و يا متون مراجعه شده) جهت مييابد به اين صورت که تجزيه و تحليل هر مصاحبه، رهنمون مصاحبه بعدي خواهد بود. خبرگي مصاحبه شوندگان در تحقيق حاضر از يکي از دو معيار زير تبعيت کرده است:
برخورداري از سابقه اجرايي در حوزه خط مشيگذاري عمومي به ويژه حوزه زيستمحيطي.
برخورداري از دانش علمي و تخصصي محيط زيست و تعامل با دستگاههاي اجرايي مرتبط.
مطابق با مراحل روش تحقيق داده بنياد فرآيند نمونهبرداري نظري تا مرز تحقق کفايت نظري ادامه مييابد. بدين منظور در مجموع 16 مصاحبه نيمهساختاريافته تخصصي با در نظر گرفتن معيارهاي فوق صورت گرفته است. مصاحبهها (بين 60 تا 120 دقيقه) ضبط ميشد تا با مرور چندباره گفتگوها، تحليل و بررسي دقيقتري نسبت به ديدگاههاي طرح شده مشارکت کنندگان انجام شود.
علاوه بر 16 مصاحبه مذکور، 2 مطالعه به صورت مجزّا نيز وارد فرآيند کدگذاري گرديد. يک مطالعه با «صبغه تاريخي»، سير تطوّر موضوع محيط زيست در برنامههاي توسعه کشور را مدّ نظر داشت و مطالعه ديگر با «صبغه اسلامي»، ارزشهاي برآمده از رويکرد اسلام به محيط زيست را محور تحليل خود قرار داد. در مورد دو مطالعه مذکور به تفصيل بيشتر در ادامه همين فصل (مکانيزم بوميسازي خروجي تحقيق) مطالبي ارائه خواهد شد. جدول زير پراکنش مصاحبه شوندگان را با توجه به معيارهاي مذکور نشان ميدهد.
جدول 3-1: پراکنش کلّي مصاحبه شوندگان تحقیق با توجه به معيارهاي خبرگي
معيار خبرگيقلمرو کاريتعدادسابقه اجرايي مرتبطيکي از دستگاههاي حاکميتي (قواي سه گانه و نهادهاي زيرمجموعه)12دانش تخصصي زيستمحيطيعضو هيئت علمي رشتههاي مرتبط با محيط زيستفعال تشکلهاي مردم نهاد زيستمحيطي4مطالعات مجزّاجهت تحقق وجه «بومي» مدل2مجموع18
از سوي ديگر و با توجه به ماهيت «مسئله- محور» بودنِ خط مشيگذاري عمومي و از جمله آن، خط مشيگذاري زيستمحيطي، از بين سه مسئله عمده زيست محيطي کشور يعني «نشر ريزگردها»، «بحران درياچه اروميه» و «آلودگي هواي کلانشهرها»، مسئله بحران درياچه اروميه به منظور بررسي موشکافانهتر فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي به صورت مستقل موضوع چند مصاحبه قرار گرفت. در ميان 16 مصاحبه صورت گرفته، در مجموع 11 تعداد مصاحبه با موضوع مسائل عمومي محيط زيست کشور و 5 تعداد با تمرکز بر موضوع بحران درياچه اروميه صورت پذيرفته است.
پراکنش دقيقتر مصاحبه شوندگان در جدول صفحه بعد آمده است. همانطور که در اين جدول نيز مشخص شده است، مطالعه مورد D و E ناظر به دو مطالعه مجزّاي اشاره شده در مطالب فوق ميباشد. نکته شايان ذکر آنکه تعداد مصاحبههاي ذکر شده بر مبناي تحقّق معيار «کفايت نظري» و نه طرح از پيش تعيين شدهاي مشخص شد، به اين معني که حدّ توقّف مصاحبهها (گردآوري دادهها) طبق تعريف روش دادهبنياد مرحلهاي است که محقّق ضمن آن اطمينان يابد مفاهيم و يا مقولات جديد ظهور نيافته و يا اصلاح ديگري بر آنها صورت نميپذيرد.
جدول شماره 3-2: پراکنش دقيق مصاحبه شوندگان با توجّه به مسئوليت اجرايي
موضوع کلّيکدمسئوليت اجرايي مصاحبهشونده/ موضوع مطالعه مجزّامصاحبهها با موضوع فرآيند و مسائل عمومي تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشورAعضو هيئت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع، فعال تشکل مردمنهاد زيستمحيطيBمعاون منابع طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست و نماينده سابق مجلس شوراي اسلاميCمعاون اسبق اداري- مالي و امور مجلس سازمان حفاظت محيط زيستFرئيس اسبق و فعلي سازمان حفاظت محيط زيستGمعاون سابق اداري- مالي و امور مجلس سازمان حفاظت محيط زيستHمدير گروه سابق «اقتصاد و انرژي» دانشگاه علامه طباطبايي رحمتاللهعليهIمدير کل توسعه پايدار و اقتصاد سازمان حفاظت محيط زيستJشهردار تهرانKنايب رئيس کميته ملّي توسعه پايدار و عضو هيئت علمي دانشگاهLنماينده ادوار مجلس شوراي اسلامي و عضو هيئت علمي دانشگاهMرئيس دانشکده محيط زيست و انرژيدو مطالعه مجزّا با صبغه «اسلامي» و «تاريخي»Dمباني و رويکرد نظام ارزشي اسلام به موضوع محيط زيستEسير تطوّر موضوع محيط زيست در برنامههاي توسعه کشور (برنامه اول تا پنجم)مصاحبهها با موضوع تدوين خط مشي زيستمحيطي مرتبط با بحران درياچه اروميهNمعاون آب و آبفاي وزير نيروOنماينده ادوار مجلس شوراي اسلاميPفعّال زيستمحيطي و عضو تشکل مردمنهادQنماينده مجلس شوراي اسلاميRاستاندار آذربايجان غربي و نماينده سابق مجلس شوراي اسلامي
3-6- اجراي روش در پژوهش حاضر
در اين بخش ابتدا به علل استفاده از روش تحقيق دادهبنياد در تحقيق حاضر پرداخته و سپس راهکارهاي بوميسازي خروجي پژوهش را ذکر ميکنيم. در نهايت نيز ارتباط ميان مراحل گردآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات با سؤالات اصلي و فرعي پژوهش را تبيين ميکنيم.
3-6-1- علل به کارگيري روش نظريه دادهبنياد
با توجه به ويژگيهايي که تا کنون براي روش دادهبنياد ذکر شده است، علل استفاده محقّق از اين روش در پژوهش حاضر را ميتوان در موارد زير خلاصه نمود:
اول اينکه با توجه به هدف و سؤال پژوهش، نيازمند روشي بوديم که ضمن آن «دادههاي دست اول» از صاحب نظران و دست اندرکاران گردآوري شود بدين معني که دادهها به طور مستقيم توسط پژوهشگر استخراج شود. (نه دادههاي دست دوم نظير مقالات يا کتب و ...) از آنجا که مبناي تحليل روش دادهبنياد نيز عموماً دادههاي دست اول است لذا با اين معيار کاملاً متناسب بود.
هدف پژوهش چنين اقتضا ميکرد که از روشي استفاده شود که ابزار گردآوري اطلاعات در آن به صورت تعاملي (دوطرفه) و با جلب نظرات همزمان مشارکت کنندگان در پژوهش باشد. به عبارت ديگر صرف انجام پيمايش و يا تحليل کمّي به کمک ابزارهاي گردآوري يکطرفه نظير پرسشنامه به هيچ وجه تأمين کننده هدف تحقيق محسوب نميشد. مناسبترين ابزار بدين منظور، «مصاحبههاي نيمه ساختاريافته» تخصّصي است که محور مرحله گردآوري اطلاعات در روش دادهبنياد ميباشد.
پاسخ به سؤال اصلي تحقيق نيازمند اتّخاذ رويکردي استقرايي و از جزء به کل (از دادههاي مشارکت کنندگان در پژوهش به سمت خلق قضاياي تئوريک) ميباشد و به کارگيري رويکردي «قياسي» و برخاسته از ادبيات موضوع (از کل به جزء) به هيچ وجه پاسخگو نيست؛ به عبارت ديگر پاسخ به سؤال اصلي نيازمند روشي است که تکيه بر مباني نظري و ادبيات موضوع نداشته بلکه سنگ بناي آن دادههاي عيني پژوهشگر باشد که اين معيار کاملاً با منطق استقرايي روش دادهبنياد سازگار است.
با توجه به هدف و سؤال پژوهش (به ويژه وجه بوميسازي الگوي مورد نظر) نيازمند روشي بوديم که قابليت ايجاد مفاهيم و مضامين نوآورانه و بدون سابقه در ادبيات موضوع را داشته باشد. به اين معني که خلق مضامين انتزاعي همراه با تعبير و تفسير دادهها توأم با مفهومپردازي آنها و «واژهگزيني بديع» باشد که اين ويژگي نيز در روش دادهبنياد وجود داشت.
3-6-2- مکانيزم بوميسازي خروجي تحقيق
همانطور که در فصل اول تحقيق ذيل نقشه راه پژوهش تشريح شد منظور پژوهشگر از صفت «بومي» توجّه ضمني به سه محور در طرّاحي الگو است.
نخست شرايط اقليمي (اکوسيستمي) خاصّ کشور که طبعاً منجر به مسائل و اقتضائات متفاوت زيستمحيطي کشور با ساير کشورها شده است.
دوم بازيگران، سازمانها، نهادها و گروههاي ذينفع تأثيرگذار بر تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور که طبعاً مجموعهاي متفاوت با ساير کشورها را شامل ميشود.
سوم ماهيت «ارزش- محور» تدوين خط مشيها که از جامعهاي به جامعه ديگر متفاوت بوده و به تعبير لاسول يکي از ويژگيهاي اساسي علم خط مشيگذاري عمومي است. (ارزشهاي اسلامي)
بدين منظور سه نوع ورودي مختلف از سه منبع وارد فرآيند کدگذاري گرديد.
جدول شماره 3-3: راهکارهاي بوميسازي خروجي پژوهش
نوع وروديموضوع وروديمنبع وروديپردازش وروديهدفدادههاي دست اولورودي نوع 1فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي کشور و مسائل آن (مسائل عمومي محيط زيست)مصاحبه با خبرگان(11 مورد)11 مورد مصاحبه پياده شدهاز آنجا تمامي مصاحبه شوندگان در بافت شرايط سياسي و زيستمحيطي کشور سخن گفتهاند لذا نتايج تحليل بر بوميسازي خروجي نهايي مؤثر است ورودي نوع 2فرآيند تدوين خط مشي زيستمحيطي «بحران درياچه اروميه» و مسائل پيرامون آنمصاحبه با خبرگان(5 مورد)5 مورد مصاحبه پياده شدهدادههاي دست دومورودي نوع 3سير تطوّر موضوع محيط زيست در برنامههاي توسعهيک مورد مطالعه تاريخي مجزّا با محتواي سير توجّه به موضوع محيط زيست در طول برنامههاي توسعه کشور (برنامه اول تا پنجم)يک متن مستقل چند صفحهاي که وارد فرآيند کدگذاري دادهها شدتأثير مستقيم بر چگونگي بوميسازي و در پاسخ به الزام «شرايط اقليمي- سياستي خاص کشور در موضوع محيط زيست»ورودي نوع 4ارزشهاي برآمده از رويکرد اسلام به موضوع محيط زيستيک مورد مطالعه مجزّاد با محتواي ديدگاه اسلام به محيط زيستيک متن مستقل چند صفحهاي که وارد فرآيند کدگذاري دادهها شدتأثير مستقيم بر چگونگي بوميسازي و در پاسخ به الزام تأثيرپذيري تدوين خط مشيها از نظام ارزشي (رويکرد اسلامي)
توضيح چند نکته در مورد جدول فوق ضروري است:
تفکيک دادههاي دست اول و دوم: معيار تفکيک دو دسته داده مذکور آن است که دادههاي دست اول به صورت مستقيم توسط پژوهشگر گردآوري ميشود، حال آنکه دادههاي دست دوم در ادبيات موضوع و يا اسناد و مدارک مرتبط موجود بوده و پژوهشگر در راستاي پاسخ به سؤالات تحقيق، اقدام به گزينش از ميان آنها در قالب يک «مطالعه مجزّا» مينمايد.
تفکيک مسائل عمومي و يک بحران خاص در مصاحبهها: تدوين خط مشيها يا همان راهحلهاي زيستمحيطي در راستاي پاسخ به مسائل عمومي محيط زيست کشور روي ميدهد. عموم مصاحبههاي صورت گرفته نيز (11 مورد) با همين رويکرد انجام شده است. طبعاً انتخاب افرادي که در فرآيند خط مشيگذاري زيستمحيطي کشور نقشآفريني کردهاند بر بوميسازي مدل تحقيق اثرگذار خواهد بود. با اين وجود چگونگي حلّ يک مسئله داخلي زيستمحيطي توسط بازيگران اين عرصه اطلاعات بيشتري از فرآيند تدوين بدست ميدهد. با توجّه يه يکي از سه ويژگي اساسي علم خط مشي يعني «کاربردي بودن» آن، پژوهشگر بر آن شد تا با انتخاب يکي از مسائل حائز اهميت و روز زيستمحيطي کشور، تئوري برآمده از دادهها را هر چه بيشتر به دنياي عمل و کاربرد نزديکتر سازد. از اين رو و با توجّه به طرحهاي جاري و عمده زيستمحيطي کشور مطابق با مستندات پژوهشگاه مجلس شوراي اسلامي («بحران نشر ريزگردها»، «بحران درياچه اروميه» و «بحران آلودگي هواي کلانشهرها») بحران درياچه اروميه انتخاب شد. دليل اين انتخاب نيز آن بود که در زمان گردآوري دادهها (تابستان و پاييز 1392) بحران مذکور نسبت به دو بحران ديگر فوريت و شدّت بيشتري داشت و از اولويتهاي کاري دولت جديد محسوب ميشد.
منبع مربوط به ورودي 3 (سير تطوّر موضوع محيط زيست در برنامههاي توسعه): ذيل مبحث سوم از فصل دوم تحقيق، سير تطوّر موضوع محيط زيست در طول برنامههاي توسعه کشور (برنامه اول توسعه با برنامه پنجم) به استناد پژوهشهاي قبلي صورت گرفته در اين باره مورد بررسي قرار گرفت. خلاصهاي از اهمّ نکات مذکور در اين بخش به عنوان يک متن مستقل و هم عرض با ساير مصاحبههاي پياده شده وارد فرآيند کدگذاري و تجزيه و تحليل دادهها شد.
منبع مربوط به ورودي 4 (ارزشهاي برآمده از رويکرد اسلام به محيط زيست): ذيل مبحث سوم از فصل دوم تحقيق، موضوعي تحت عنوان ارزشهاي برآمده از مباني رويکرد اسلام به محيط زست به استناد پژوهشهاي قبلي صورت گرفته توسط انديشمندان اسلامي مورد بررسي قرار گرفت. خلاصهاي از اهمّ نکات مذکور در اين بخش به عنوان يک متن مستقل و هم عرض با ساير مصاحبههاي پياده شده وارد فرآيند کدگذاري و تجزيه و تحليل دادهها شد.
تلاش محقّق بر آن بوده است تا از طريق اتخاذ همزمان راهکارهاي «مستقيم» و «غيرمستقيم» زمينه بوميسازي مدل تحقيق را فراهم نمايد. آنچه تا کنون توضيح داده شد راهکارهاي مستقيم مربوط بود. منظور از «مستقيم» فراهم نمودن وروديهاي مرحله کدگذاري در روش دادهبنياد است. امّآ راهکار غير مستقيم نيز به تدابير منحصر به فرد و خاص اين روش مربوط ميشود. دو تدبير مهمّ روش مذکور که به نوعي زمينه اعتبار خروجي پژوهش را فراهم ميسازند عبارتند از:
«حساسيت نظري»: حساسيت نظري محقق که عامل اصلي کدگذاري محسوب ميشود با توجه به سه منشأ «متون عام»، «متون تخصصي» و «روند تحليل» به نوعي در شيوه کدگذاريها، ساختن مفاهيم و مقولات انتزاعي به صورت غيرمستقيم تأثيرگذار ميباشد. تلاش پژوهشگر بر آن بوده است که با مطالعاتي که در اين زمينه انجام ميدهد، بر حساسيت نظري خود در طول جريان تحليل دادهها بيفزايد.
«يادداشت نظري»: نهايتاً محقق تلاش کرده است که از طريق ثبت و ضبط ايدههايي که در جريان پژوهش و کدگذاريها شکل ميگيرد، تأثير تجريبات مصاحبه شوندگان و بررسيهاي و يافتههاي شخصي خود را تدقيق نمايد. نمونهاي از مستندسازي ايدههاي مذکور در پيوست «ج» آمده است.
جدول شماره 3-4: تدابير اتخاذ شده جهت «بوميسازي» خروجي نهايي پژوهش
راهکار مستقيمچهار نوع ورودي مندرج در جدول شماره 3-3راهکار غير مستقيماتکا به تدابير و ويژگيهاي منحصر به فرد روش نظريهپردازي دادهبنياد (GT)حساسيت نظري پژوهشگرثبت ايدهها تحت عنوان «يادداشتهاي نظري»
3-6-3- ارتباط مراحل روش با سؤالات تحقيق
مطابق با مراحل مذکور در نقشه راه پژوهش روش و ابزار گردآوري اطلاعات در اين تحقيق را به تفکيک سؤالات اصلي و فرعي به شکل زير است.
جدول شماره3-5: روشها و ابزارهاي روش دادهبنياد، متناسب با سؤالهاي اصلي و فرعي تحقيق
موضوع سؤالهاي اصلي و فرعيابزار گردآوري اطلاعاتابزار تجزيه و تحليلسؤال فرعي 1: عوامل مؤثر بر تدوين خط مشيهاسؤال فرعي 2: بازيگران مؤثر در تدوين خط مشيهاسؤال فرعي 3: فرآيند تدوين خط مشيهاي زيستمحيطيسؤال فرعي 4: ابرخط مشيهاي حاکم بر تدوين خط مشيها16 مصاحبههاي تخصّصي2 مطالعه تاريخي و اسلاميفرآيند کدگذاري بازفرآيند کدگذاري محوريسؤال اصلي: الگوي بومي تدوين خطمشيهاي زيستمحيطي کشورفرآيند کدگذاري انتخابي
3-7- اعتبارسنجي نتايج تحقيق
3-7-1- مفاهيم و کليات اعتبارسنجي پژوهش کيفي
بعضي محققان کيفي معتقدند که سراسر قواعد يا استانداردهايي که براي قضاوت مطالعات کمّي به کار گرفته ميشوند، براي مطالعات کيفي نامناسباند. اما بيشتر محققان کيفي معتقدند که دست کم بايد قواعد تغيير يابند تا براي ارزيابي تحقيق کيفي مناسب شوند. نظريهپردازان کيفي براين باورند که قواعد معمولِ «تحقيق علمي مناسب» را بايد نگاه داشت اما خواهان بازتعريف آنها هستند تا با واقعيتهاي تحقيق کيفي، و پيچيدگيهاي پديدهاي اجتماعي تحت مطالعه منطبق گردند. قواعد علمي معمول عبارتند از: معنيدار بودن. سازگار بودن نظريه و مشاهده، قابليت تعميم، انسجام، قابليت تکرار، صراحت، دقت و اعتبار.
خطري که وجود دارد و محققان کيفي بايد ضمن استفاده از اصطلاحات فوق مراقب آن باشند اين است که آن قواعد، بار اثباتگرايانه دارند. در ضمن دليلي هم وجود ندارد که اين واژهها را منطبق با تعاريف و کاربردشان در تحقيقات کيفي علوم اجتماعي تعريف کنيم. هر شيوة کشف استانداردهاي خاص خود را ميطلبد. مهم اين است که همة اين معيارها را به صراحت بيان کنيم.
به عنوان مثال در خصوص اصل تعميمپذيري در روش دادهبنياد بايد گفت هدف مشخص کردن شرايطي است که موجب يک سلسله کنش، کنش متقابل ويژه مربوط به پديده و پيامدهاي حاصل از آن ميشود. طبيعتاً، هرچه نمونهگيري نظري منظم و جامع باشد، به همان نسبت شرايط و تنوعي که پيدا ميشود و در نظريه منظور ميگردند، بيشتر خواهد بود، و بنابراين نظريه از قابليت تعميمپذيري (و همچنين صراحت و قابليت پيشبيني) بيشتري برخوردار خواهد بود. (Strauss & Corbin, 1990, p.248-250)
در نهايت اين مهم است که مشخص شود که آيا تبيين نظري شما براي مشارکتکنندگان معنيدار و معقول است و برگردان دقيقي از وقايع و توالي آنها در [خود] فرآيند است. کرسول قائل است که در نظريهپردازي دادهبنياد، اعتبارسنجي، بخشي فعال از فرآيند پژوهش است. براي مثال، در خلال انجام تطبيقهاي مستمر در کدگذاري باز، پژوهشگر، بين دادهها و اطلاعات و مقولههاي در حال ظهور، کثرت ايجاد ميکند. همين فرآيند چک کردن دادهها در برابر مقولهها، در مرحله کدگذاري محوري روي ميدهد. پژوهشگر پرسشهايي مطرح ميکند که مقولهها را ربط ميدهد و سپس به دادهها بازگشته و به دنبال مدرک، پيشامد و وقايع ميگردد. پس از تدوين يک نظريه، نظريهپرداز دادهبنياد، فرآيند را به وسيله مقايسه آن با فرآيندهاي موجودي که در پيشينه تخصصي يافت ميشود، اعتبارسنجي ميکند.
3-7-2- روش اعتبارسنجي تحقيق
اعتبار و روايي در پژوهش حاضر نيز همانند آنچه در تحقيقات کيفي مرسوم است «با تأکيد بر قابليت اعتماد، اصالت دادهها، مربوط بودن، و موثّق بودن» انجام ميگيرد (هومن، 1385، صص 60-62). به همين منظور سعي ميشود از روشهاي مختلفي براي گردآوري اطلاعات استفاده شود تا با استفاده از ترکيب مصاحبه و تحليل اسناد، موضوع از چند منظر گوناگون بررسي شود تا بتوان به يافتهها اعتماد بيشتري داشت. (جدول شماره 3-3) مسير کسب اطلاعات و پردازش و تحليل آنها نيز بهطور دائمي و مشروح ثبت ميشود تا فرآيندهاي فکري حاکم بر کار پژوهش، قابليت بازبيني را دارا باشد و دقت نتايج نيز قابل ارزيابي باشد». همچنين پژوهشگر تلاش ميکند تا افزون بر «درگيري طولاني با طرح پژوهش» (بيش از دو سال) و «توصيف دقيق و عميق»، پيشرفت کار گردآوري و تحليل اطلاعات را مستمراً زيرنظر اساتيد مربوط به انجام برساند تا افزون بر تدقيق بيشتر، همواره امکان اصلاح مراحل وجود داشته باشد (هومن، 1385: 70 و 79). در تحليل و ارزيابي اطلاعات نيز سعي ميشود از «معيارهايي چون توازن، انصاف، و کاملبودن براي گريز از عينيت» استفاده شود (سيدامامي، 1384: 187).
علاوه بر موارد مذکور که استحکام دروني تحقيق را موجب خواهد شد، روش تحقيق دادهبنياد داراي تدبير خاص و منحصر به فردي درون خود به نام «مقايسه و سنجش مستمر» ميباشد به اين شکل که پژوهشگر با انتخاب مورد نخست و جمعآوري و تحليل دادههاي آن به مقولههائي ابتدائي دست مييابد که ناپخته و خام اما در عين حال راهنمائي براي ادامه پژوهش و انتخاب مورد بعدي است (نمونهبرداري نظري).
53080542628جمعآوري دادههانزديک به کفايت مقولههابه سمتکفايتمقولههاتحليل دادههانمونه سوممقولههاي بهبود يافتهنمونه دومنمونه اول00جمعآوري دادههانزديک به کفايت مقولههابه سمتکفايتمقولههاتحليل دادههانمونه سوممقولههاي بهبود يافتهنمونه دومنمونه اول
2506980126061مقولههاي بهبود يافتهمقولههاي بهبود يافته
2474926226060مقولههاي اوليهمقولههاي اوليه
شکل شماره 3-6: حرکت رفت و برگشتي جمعآوري و تحليل دادهها براي دستيابي به کفايت مقولهها
مقايسه و سنجش مستمر در پژوهش حاضر به صورت مداوم و با حرکت رفت و برگشتي محقّق به مفاهيم و مقولات قبلي ظهور يافته صورت ميگيرد. به اين شکل که ظهور هر «مفهوم جديد» و يا «مقوله جديد» با توجه به مفاهيم و مقولات قبلي شکل گرفته و در مقايسه با آنها خواهد بود. علاوه بر اين مقايسه و سنجش مستمر «اصلاح» مفاهيم و مقولات قبلي را نيز به دنبال خواهد داشت. چنانچه بنا بر اظهارات مصاحبه شوندگان، پژوهشگر به اين نتيجه برسد که مفهوم يا مقوله قبلي شکل گرفته نيازمند اصلاح است، به اين مهم اقدام ميورزد. اين فرآيند که ميتوان نتيجه آن را در دو محور زير خلاصه نمود منجر به استحکام دروني تحقيق و يا اعتبار دروني آن خواهد شد:
ظهور مفاهيم و يا مقولات جديد
اصلاح مفاهيم و مقولات ظهوريافته قبلي
از نظر کرسول پژوهشگران کيفي به منظور افزايش اعتبار پژوهشهاي خود بايد در هر پژوهش حدّاقل از دو راهبرد استفاده کنند که در پژوهش حاضر اقدامات زير انجام شد:
تطبيق اعضاء: مشارکت کنندگان، نظر خود را درباره گزارش پژوهش و فرآيند دادهها عرضه کردند و مطابق نظرات آنها، نتايج بازبيني شد که در حدّ اصلاح «عناوين» برخي مقولات و مفاهيمِ زيرمجموعه آنها بوده است.
بررسي همکار: نظرات، مدل و مقولهها با 5 نفر از اساتيد و دانشجويان دکتري به اشتراک گذاشته شد و از نظرات آنها جهت تقويت نتايج پژوهش استفاده شد.
کثرت گرايي: منظور تنوع سطوح مصاحبه شوندگان (خبرگان علمي، اجرايي و دانشگاهي: جدول شماره 3-5) و نيز انجام مطالعات تاريخي و اسلامي مجزّا ميباشد.
به منظور سنجش اعتبار بيروني تحقيق و در راستاي فرآيند سهسويهسازي نتايج (مشاهده/ مصاحبه/ ادبيات موضوع)، پژوهشگر خروجيهاي نهايي و يا همان قضاياي تئوريک بدست آمده در نتيجه فرآيند کدگذاري محوري را با ادبيات موضوع مقايسه خواهد نمود تا از اين طريق «ميزان مشارکت نتايج تحقيق در بدنه ادبيات موضوع» مشخص شود. در اين راستا استفاده از قالبهايي نظير جدول زير راهگشا خواهد بود.
محورهاي موضوعي قضاياي تئوريک تحقيقزيرمؤلفههاي قضاياي تئوريکداراي سابقه نظري در ادبيات موضوعبدون سابقه نظري در ادبيات موضوععوامل اثرگذار بر تدوينگروههاي ذينفع زيستمحيطيUN Report, 2001Zygmunt, 2006Meijer, 2010موضوع جديد بدون سابقه در مباني نظري و ادبيات موضوعزيرمؤلفه جديد بدون سابقه در مباني نظري و ادبيات موضوع
سطر اول جدول فوق (صرفاً به عنوان مثال) نشانگر ظهور يک محور موضوعي در قضاياي تئوريک تحقيق است که داراي سابقه نظري در ادبيات موضوع ميباشد و سطر دوم بيانگر موضوعي نو و بدون سابقه در ادبيات موضوع. انتظار ميرود ظهور عناوين تئوريکي نظير سطر دوم نهايتاً نوآوريهاي تحقيق و مشارکت آن در خلق مباني نظري جديد در موضوع تدوين خط مشيهاي زيستمحيطي را به دنبال داشته باشد.
آنچه در اين بخش تحت عنوان روش اعتبارسنجي نتايج تحقيق ذکر شد، صرفاً «قالب» و «شيوه» کلّي اعتبارسنجي (اعمّ از دروني و بيروني) را در اين تحقيق نشان ميدهد. بررسي «محتواي» اعتبارسنجي تحقيق يا همان نوآوريهاي پژوهشي در فصل پنجم به تفصيل تبيين ميگردد. در اين راستا تلاش پژوهشگر بر آن بوده است تا در فصل پنجم، نوآوريهاي تحقيق را به تفکيک «مفاهيم» انتزاعي، «مقولات» و نهايتاً «قضايا» يا «گزارههاي تئوريک» شکل گرفته در جريان تجزيه و تحليل دادهها را بيان کند. به اين معني که مفاهيم، مقولات و قضاياي بدون سابقه در ادبيات موضوع در اين بخش ارائه خواهد شد.
کتا بنا مه
قرآن کريم
«نهج البلاغه»، (1380) ترجمه حسين انصاريان»، چاپ نهم، تهران: انتشارات پيام آزادي.
آذر، عادل؛ فرجي، حجت؛ (1389) «علم مديريت فازي»؛ تهران: مرکز مطالعات مديريت و بهرهوري ايران.
آزادارمکي، غلامرضا؛ يزدانپناه، احمد؛ (1377) «اقتصاد کشاورزي و فرآيند توسعه اقتصادي»، انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني.
استراوس آنسلم و کوربين جوليت، (1384) «اصول روش تحقيق کيفي: نظريه مبنايي؛ رويهها و شيوهها»، ترجمه بيوک محمدي، تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
اشتریان، کیومرث؛ (1386) «سیاستگذاری عمومی در ایران»، تهران: بنیاد حقوقی میزان، چاپ اول.
_______؛ (1391) «مقدّمهاي بر روش سياستگذاري فرهنگي»، تهران: نشر جامعه شناسان.
اُکاشا، سمير؛ (1387) «فلسفه علم»، ترجمه هومن پناهنده؛ تهران: نشر فرهنگ معاصر.
الواني، سيدمهدي؛ شريفزاده، فتاح؛ (1388) «فرآيند خط مشيگذاري عمومي»، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي (ره)، چاپ هفتم.
امين زاده، بهناز؛ (1381) «جهانبيني ديني و محيط زيست، درآمدي بر نگرش اسلام به طبيعت. محيط شناسي»؛ مجله محيطشناسي؛ شماره 30.
بليکي، نورمن؛ (1384) «طراحي پژوهشهاي اجتماعي»؛ ترجمه حسن چاوشيان؛ تهران: نشر ني.
بهرامي احمدي، حميد؛ (1388) «سياستگذاري سياسي- حقوقي جمهوري اسلامي ايران در حفاظت از محيط زيست»؛ فصلنامه دانش سياسي، سال پنجم، شماره اول.
پور عزّت، علي اصغر؛ رحيميان، اشرف؛ (1391) «.ويژگيهاي خط مشيگذاري عمومي براي اداره شهرهاي پرتنوع و پيچيده (مورد مطالعه: شهر تهران)»، فصلنامه علمي پژوهشي مديريت دولتي، دوره 4، شماره 10.
پوراصغر، فرزام، (1386) «روند بودجه حفاظت از محيط زيست طيّ برنامههاي توسعه»، هفته نامه برنامه، سال ششم، شماره 254.
______، (1387) «نگاهي به تحولات بخش محيط زيست در برنامههاي توسعه با تأکيد بر برنامه پنجم»، هفته نامه برنامه، سال هفتم- شماره 276.
تقيزاده انصاري، مصطفي؛ (1374) «حقوق محيط زيست در ايران»، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول.
جوادي آملي، عبدالله؛ (1386) «اسلام و محيط زيست»، قم: مرکز نشر أسراء، چاپ پنجم.
جي ام شفريتز، کريستوفر پي بريک، ترجمه حميدرضا ملک محمدي (1390)، «سياستگذاري عمومي در ايالات متحده آمريکا»، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
دادگر، حسن، (1380) «ارزيابي روند توجهات زيستمحيطي در طول دو برنامه پنجساله کشور»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 24 و 25، صص 246-223.
دانايي فرد، حسن؛ (1384) «تئوري پردازي با استفاده از رويکرد استقرائي؛ استراتژي مفهوم سازي تئوري بنيادي»؛ ماهنامه علمي پژوهشي دانشگاه شاهد، سال دوازدهم، شماره 11.
______، (1386) «همسازي شيوههاي کمي و کيفي در پژوهش هاي سازماني : تأملي بر استراتژي پژوهش ترکيبي»؛ فصلنامه حوزه و دانشگاه روش شناسي علوم انساني.
دانايي فرد، حسن؛ الواني، سيد مهدي؛ آذر، عادل؛ (1383) «روش شناسي پژوهش کيفي در مديريت، رويکردي جامع»؛ تهران: انتشارات صفار.
دانشفرد، کرماله، (1392) «مباني خط مشيگذراي عمومي»، تهران: نشر نياز دانش.
روزنامه همشهري؛ (1390) سال بيستم، شماره 5611، ص 7؛ 10.
زاهدي مازندراني، محمدجواد؛ (1377)«توسعه و نابرابريهاي اجتماعي»، رساله دکتري جامعهشناسي از دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران.
زاهدي، شمسالسادات؛ (1389)«توسعه پايدار»؛ تهران: انتشارات سمت.
______، (1389) «نظارت همگاني و توسعه پايدار»؛ مجموعه مقالات همايش ملي نظارت همگاني.
سليماني، الهه، (1389) «بررسي لايحه پنجم برنامه توسعه و مقايسه آن با برنامه چهارم توسعه در بخش محيط زيست»، پژوهشنامه محيط زيست، شماره 48.
سيد امامي، کاووس، (1389) «اخلاق و محيط زيست»، مجموعه مقالات با گفتارهايي به قلم، احمدي طباطبايي، اسفندياري، اکبري، حسيني، شاهولي، شمسينژاد، عابدي سروستاني، فهيمي، گلمحمّدي، برقعي، محبّي، مشهدي، مظفري، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق عليهالسلام.
______، (1384) «پژوهش در علوم سياسي»، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگ و اجتماعي و دانشگاه امام صادق عليهالسلام.
شريفزاده، فتّاح، (1386) «بررسي مدلهاي اصلي تصميمگيري و خط مشيگذاري و ارائه مدل اجتماعي»، فصلنامه تحول اداري، دوره پنجم، شماره 19.
شريفيان، فريدون؛ (1387) «نوعشناسي و فرآيند طراحي و اجراي پژوهش ترکيبي»؛ فصلنامه علمي – پژوهشي روششناسي علوم انساني.
علامه جعفري، محمدتقي؛ (1360) «تفسير و نقد و تحليل مثنوي جلالالدين محمد مولوي»؛ تهران: انتشارات اسلامي، جلد دوم.
علامه طباطبايي، سيد محمدحسين؛ (1363) «ترجمه تفسير الميزان»؛ تهران: انتشارات محمدي.
علي احمدي و همکاران؛ (1384) «توسعه روش دلفي با استفاده از منطق فازي و کاربرد آن در برنامهريزي استراتژيک»؛ فصلنامه مديريت فردا.
علياحمدي عليرضا و غفاريان وفا، (1382) «اصول شناخت و روش تحقيق (با نگاهي به مطالعات تاريخي)»، فصلنامه علمي- پژوهشي دانشگاه الزهرا سلاماللهعليها ، سال سيزدهم، شماره 46و47.
فراستخواه، مقصود؛ (1388) «آينده انديشي درباره کيفيت آموزش عالي ايران، مدلي برآمده از نظريه مبنايي (GT)»؛ فصلنامه پژوهش و برنامهريزي آموزش عالي، شماره 4.
قرشي، روحا...؛ (1391) «طراحي و توسعه الگوي نظارت همگاني در شهرداري تهران»؛ رساله دکتري رشته مديريت دولتي، دانشگاه تهران، پرديس قم.
قليپور، رحمتالله؛ (1387) «تصميمگيري سازماني و خط مشيگذاري عمومي»، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول.
کارنپ، رودلف؛ (1363) «مقدمهاي بر فلسفهي علم»؛ ترجمهي يوسف عفيفي؛ تهران: نشر نيلوفر.
کرد نائيج، اسدالله، (1385) «مقاله نقش گروههاي فشار در شکلدهي خط مشي عمومي»، فرهنگ مديريت، شماره 12، ص 82-65.
کريشنا، رائو؛ (1385) «توسعه پايدار، اقتصاد و ساز و کارها»؛ تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
کميته ملي توسعه پايدار؛ (1377) «گزارش برنامه عزم ملي حفاظت محيط زيست»؛ تهران: سازمان حفاظت محيط زيست کشور.
مشهوراي، شريرام؛ (1378) «توسعه پايدار و مديريت دولتي در هند»؛ مديريت توسعه، مجموعه نهم، انتشارات مرکز آموزش مديريت دولتي.
مطهري، مرتضي؛ (1367)«مسئله شناخت»؛ تهران: انتشارات صدرا.
معاونت امور اقتصادي و هماهنگي، دفتر اقتصاد کلان؛ (1378) «گزارش اقتصادي سال 1378»؛ تهران: انتشارات سازمان برنامه و بودجه، مرکز مدارک اقتصادي و اجتماعي، جلد دوم.
معمارزاده، غلامرضا؛ شکري، نرجس؛ (1385) «ارائه مدل پويا براي اجراي خط مشيهاي عمومي»؛ فصلنامه علمي- ترويجي مديريت، سال سوم، شماره 3/8.
منتظر، غلامعلي؛ جعفري، نيلوفر؛ (1386) «استفاده از روش دلفي فازي براي تعيين سياستهاي مالياتي کشور»؛ فصلنامه علمي- پژوهشي «علوم انساني» دانشگاه تربيت مدرس.
مهاجراني، مصطفي، (1374) «محيط زيست، سقوط جايگاه در برنامه دوم توسعه»، هفتهنامه گزارش اقتصادي، شماره 52،.
نبوي، لطف الله؛ (1384) «مباني منطق و روش شناسي»؛ تهران: انتشارات دانشگاه تربيت مدرس.
نصر, سيد حسين؛ (1378) «دين و بحران زيست محيطي»؛ مجله نقد و نظر، شماره 1 و 2، سال پنجم.
______، (1359) « نظر متفکران اسلامي در مورد طبيعت»؛ تهران: انتشارات خوارزمي.
نصري, عبدا... ؛ (1363) «سيماي انسان کامل از ديدگاه مکاتب»؛ تهران: جهاد دانشگاهي دانشگاه علامه طباطبايي (ره).
هدي، فرل؛ (1386) «اداره امور عمومي تطبيقي»؛ ترجمه سيد مهدي الواني، غلامرضا معمارزاده؛ تهران: انتشارات انديشههاي گهربار.
هومن، حيدرعلي، (1385) «راهنماي عملي پژوهش کيفي»، تهران: انتشارات سمت.
يوسفوند، محمد؛ (1384) «تعريف محيط زيست و اقسام آن»، مجموعه مقالات اولين همايش فقه و محيط زيست، قم: سازمان محيط زيست و مرکز جهاني علوم اسلامي.
Agenda 21, (1992), The United Nations Conference on Environment and development (UNCED), Chapter 28, section 1-5.
Bell, R; Russel, C; (2002) “Environmental policy for developing countries”, Issues in science and technology, Academic Research Library, p.63.
Bosso, C; (1992) “The practice and study of policy formation”; Northeastern University, Boston, Massachusetts.
Calabrese, D.; (2008) “Environmental policies and strategic communication in Iran; The value of public opinion research in decisionmaking”; World Bank Publication, Washington, D.C.
Clemens, Russell, (2003), “Sustainable Governance for sustainability: Internalizing Sustainability within a public service”, Context-building local capacity, Curtin University of Technology of Western Australia.
Cassell, C; Symon, G; (2004) “Essential Guide to qualitative methods in organizational research”; Sage publication; London.
Deleon, P; Overman, E; (2008) “A history of Policy Science”, University of calaroda at Denver.
Denhardt, Robert B. (1990) “Public administration theory: the state of the discipline”, NJ: Chathman House Publishers.
Dye, Thomas; (2008), “Understanding Public Policy”, NJ: Pearso Prentice Hall.
Farazmand, A. “Bureaucracy and administration”, CRC press, p. 222; 2009.
Farooq H. (2006)“Islam: Environmental Protection”, October 8, 2006 (Presidential Address to the Pakistan Ecology Council at the Karachi Hall, Lahore High Court Bar Association).
Fiorino, D; (2000) “Innovation in U.S. environmental policy”; The American Behavioral Scientist; V 44.
Firsova, A. Taplin, R; (2009) “Australi and Russia: How do their environmental policy processes difer?” Environ Dev Sustain, pp.407-426.
Freeney, B, (2003) “The social construction of environmental policy: from oppositional ideology to social learning through conflict using A case study at Aberdeen proving ground”, Ph. D Dissertation, Temple university.
Fullerton, D. (2001) “A framework to compare environmentl policy”, Southern economic journl, pp. 224-248.
Gamman, J. (1990) “Environmental policy implementation in developing countries”, Ph. D Dissertation, Massachussets Institute of Technology.
Glaser, B; Straus, A; (1967) “The discovery of grounded theory”; Chicago; Aldine Press.
Goulding, C. (2002), “Grounded theory: A practical guide for management”, Business and market researchers, London: sage publication.
Greenspan Bell, R; (2002) “Environmentِal policy for developing countries”; Issues in Science and Technology; 18, No.3.
Halvorsen, Bente, (2009) “Conflicting interests in environmental policy making” Published online from Springer Science Media
Heggelund, G; Bruzelius B; (2007) “China and UN environmental policy: institutional growth, learning and implementation”; Springer Science+Business Media; Published online.
Howarth, Richard B, (2007), “Adaptive management and the philosophy of environmental policy”, Chicago: Univertity of Chicago Press.
Howlett, Michael; (2009) “Studying Public Policy”; Oxford New York University Press, Third Edition.
Hsu, Angel, (2013), Manager of “environmental efficiency index 2012” Project, Interview Report by SabzPress Media.
Kenneth A. Gould, (2002), “Review essay: The Democratization of environmental policy”, Rural Socialogy, Academic research library.
Lee, J. (2001), “A Grounded Theory: Integration and Internalization in ERPA adoption and use, Unpublished Doctoral Dissertation”, Nebreska: University of Nebreska, in proquest UMI Database.
Meijer, Johannes & Berg, Arjan, (2010), “Handbook of environmental policy”, NY: Nova Sience Publishers, Inc.
OECD Report: (2008) “An OECD framework for effective and efficient environmental policies”; Meeting of the environmental policy committee (EPOC) at ministerial level.
______; (2001) “The DAC Guideline, Strategies for sustainable development”.
______; (2008) “An OECD framework for effective and efficient environmental policies”; Meeting of the environmental policy committee (EPOC) at ministerial level.
Porter, Julia, (2002) “Sustainability and Good Governance, monitoring participation and process as well as outcomes”, UTS center for Local Government.
Price Deborah and Cameron Sheila, (2010) “Business Research Methods, a Practical Approac”«; Institute of Personnel and Development. The Broadway, London, pp. 409-417.
Rabe, G and et al; (1999) “Comparative analyses of Canadian and American environmental policy; An introduction to the samposium”; Policy studies journal; 27, No.2.
Shafritz, J; Borick, Christopher P. (2008) “Introducing Public Policy”; Longman, New York.
Strauss, A. & Corbin J. (1990), “Basics of qualitative research: Grounded Theory Procedures and Techniques”, Newbury Park, CA: Sage Publications.
______; (1998), “Basics of qualitative research”, Newbury Park, CT: Sage Publications.
Torres, F; (2003) “How efficient is Decision-making in the EU, Environmental policies and the co-decision procedure”; Intereconomics journal.
Toynbee, (1972) “Religious background of the present environmental crisis”; International journal of environmental studies, No. 3.
48.UN Report, (2001) “Guidance in Preparing National Sustainable Development Strategies”, (Revised Draft), New York.
Van Ness; P; (2007) “Environmental Policy In Japan”; Pacific Affairs; V 80.
Weaver, A; (2007) “The impact of public opinion on environmental policy; A cross national investigation”, Ph. D Dissertation, The ohaio state university.
Woolum, Janet Mae, (2010) “An exploratory study of citizen involvement in developing and reporting performance information at local level”, Arizona State University.
www. Wikipedia.org.
Zygmunt, Plater, (2006) “Law, Media & Environmental policy: A fundamental linkage sustainable democratic governance”, Boston College environmental affairs.
Abstract
Public management according to results and resources and in the other hand control of public organization processes are looking for a combination of rationality and public interest. The most obvious example of "public interest" is environmental consideration in public service.
The purpose of this qualitative study is to explore an indigenized model for environmental policy formation in Islamic Republic of Iran, using grounded theory’s systematic design. In this regard an open interview with 16 experts and 2 another case studies were performed. By Data analysis in open coding process 119 abstract concepts in form of 40 main categories were extracted. Then, in the phase of axial coding, the links between these categories were determined, that is coding paradigm. Finally in the process of selective coding 4 theoretical propositions & 11 subtheoretical propositions were emerged. Results indicate that status quo of environmental policy formation in Iran involves some dichotomies and use of transcendental incementalism model guides us to achieve ideal situation.
Keywords: Public policy making, Environmental policy making, Sustainable development, Grounded theory, Environment, Indigenized model, Policy formation